کرونای شفابخش

کرونای شفابخش
کرونای شفابخش
کرونا علی رغم مشکلاتی که ایجاد کرد ما را در وضعیتی قرار داد که با شرایط متفاوتی روبه رو شدیم؛ اگر از همین فرصت‌های کوتاه بهره‌های خوب ببریم و پیش از آن که خیلی زود دیر شود راه را به مقصد برسانیم؛ کرونا گرچه مرگ را آبستن بود اما از آن سو شفا بخش هم بود؛ باید دید با کدام چشم و کدام عقل و کدام بصیرت کرونا را به تماشا نشسته‌ایم.
کرونا علی رغم مشکلاتی که ایجاد کرد ما را در وضعیتی قرار داد که با شرایط متفاوتی روبه رو شدیم؛ اگر از همین فرصت‌های کوتاه بهره‌های خوب ببریم و پیش از آن که خیلی زود دیر شود راه را به مقصد برسانیم؛ کرونا گرچه مرگ را آبستن بود اما از آن سو شفا بخش هم بود؛ باید دید با کدام چشم و کدام عقل و کدام بصیرت کرونا را به تماشا نشسته‌ایم.

یادداشت تیتر قزوین| مایی که امروز از کرونا می‌ترسیم و از هم فاصله می‌گیریم، تا همین چند ماه پیش، به هم لبخند ریاکارانه می‌زدیم روی هم را می‌بوسیدیم و دست‌های هم را به گرمی فشار می‌دادیم؛ اما به هزار صورت خواسته یا ناخواسته در خفا از هم فاصله می‌گرفتیم و حساب خود را از حساب دیگران جدا می‌کردیم.

حراست از منافع فردی و تلاش برای افزون کردن آن و طمع به ثروت اندوزی به هر بهایی، برادر را رویاروی خواهر قرار می‌داد و همسایه را پر از خشم نسبت به همسایه می‌کرد. شب و روز علیه هم حیله می‌کردیم و از کلاهی که سر دیگری گذاشته‌ایم بسیار مسرور بودیم؛ دو ریال که بیشتر توی کاسه‌مان ریخته می‌شد سر از پا نمی‌شناختیم.

هویت‌هایی که در عرصه جامعه و سیاست ساخته می‌شد، پر بود از قابلیت‌‌های دشمن پروری. طرد و تحقیر می‌کردیم هم را، جان یکدیگر را با خشم می‌گرفتیم و احساس پیروزی و سروری می‌کردیم، ویروس خود شیفتگی‌‌های فردی، جناحی، دینی، ملی و سیاسی، انگار همه جا فراگیر شده بود.

 اگر معیار مرگ و میر ناشی از ویروس است، یک عقل منصف باید کارنامه ویروس کرونا را با کارنامه مرگ و میر ناشی از ویروس خود شیفتگی‌های اجتماعی، دینی و سیاسی ما آدمیان مقایسه کند؛ البته اگر به مرگ و میر اکتفا نکنیم و طرد و تحقیر و نادیده گرفته شدگی را هم به حساب آوریم، حساب کرونا کاملاً مشخص و پاک است.

دیر زمانی بود که با کرونا همه از هم فاصله گرفتیم حتی از دوستانمان؛ اما در عین حال در وضعیتی پرتاب شده‌ایم که یک ویروس مرزها را از هم دریده است؛ عامی و خاص را از هم نمی‌شناسد، فقیر و غنی را در هم می‌آمیزد، مردمان و حاکمان را یکسان هدف می‌گیرد، جهان سوم و جهان اول را در می‌نوردد، ابرقدرت و کشورهای فقیر و فرودست را کنار هم می‌نشاند و خلاصه چنان قد علم می‌کند که بر جهانی وسیع لرزه می‌اندازد و مردمانی زیاد را کم کم روانه گور می‌کند‌.

 امروز تنها پزشکان‌اند که امین شده‌اند و سخنان درخور توجه دارند؛ پزشک قطع نظر از اینکه مسلمان یا یهودی یا غربی یا شرقی است، مرجعیت یافته است؛ آن‌ها با زبانی سخن می‌گویند که از مرزهای هویت‌های ستیزنده و کور فراتر می‌رود.

همه به پزشک نظر دارند، تلاش‌های عملی و پژوهشی‌‌شان را دنبال می‌کنند، پزشک سخن معتبر ایجاد می‌کند و سخنش سخن عموم بشری است؛ آن‌ها ایستاده‌اند، بیمار می‌شوند و از دنیا می‌روند، بی آنکه قطره‌ای کینه در دل داشته باشند.

دیگر امور بشری از وجوه تمایز گذارشان تهی شده‌اند: از دین، فقط خدا مانده که موضوع توکل و اتکاست، خدایی که خدای همگان است.

از سیاست، فقط کارآمدی و تلاش موثر برای رفع آلام مردم باقی مانده است، از رابطه‌های انسانی، فقط ملاحظات ناظر به حراست از خود و دیگری برای بقاء جمعی، از هویت ملی، تلاش برای در امان نگاه داشتن بشریت از احتمال شر ناشی از آلودگی؛ کرونا به هر زوری که داشت هر یک از ما را به زیر کشید.

در بارگاه کرونا، بیشتر محتمل است ناقل بیماری و آلودگی باشیم تا حامل پیام نجات بخش برای بشریت، بیشتر باید بابت میزان تلفات و افراد مبتلا، خود را پاسخگوی بشریت بدانیم تا خورشیدی که همه باید به آن خیره بمانیم.

مبارزه با کرونا هم مثل جبهه‌های جنگ است اما در این میدان، تنها روان و جان و دانش و رفتاری پیش می‌رود که نگاهی جهانشمول داشته باشد؛ پر باشد از دوستی آدمیان با هر وضعیت و جایگاهی.

برکت ناشی از آن نطفه‌ هنوز بارور نشده، جهان ما را بی معنا کرده است، کرونا منتظر زبان و نظامی از رفتار است که مبتنی است بر خواست خیر خواهانه عموم بشری؛ مردم این روزها با این همه مرگ و شبیخون بی امان کرونا نمی‌فهمند چرا هنوز هم افسار دنیا رها شده و ظلم در بسترهای گوناگون تکثیر می‌شود.

ناباورانه به صفحاتی در اینترنت نگاه می‌کنیم که تلاش دارند در میان این طوفان جهانی، اسنادی تازه از ناکارآمدی مدیرانی را بر ملا کنند که در سیاست و مدیریت و تدبیر و عقل باخته‌اند و مردمان سرزمین‌شان را از خودشان ناامید کرده‌اند؛ کرونا روان مردم و جامعه را به سویی دیگر برده است؛ سویی مبارک که نباید آن را فرو نهاد.

ما آدم‌‌ها، وقتی در سلامتی به سر می‌بریم و کم و بیش روانمان آسوده است امکان‌های زندگی را بر سر هم می‌کوبیم، هر روز با بهانه‌ای به هم هجوم می‌بریم، اما ترس از مرگ پیامبری است که گویا از جهانی دیگر خبر می‌آورد، فریاد می‌زند کافی است.

همه فرصت‌های تداوم زندگی را آنقدر بر سر هم کوبیدید که دیگر چیزی از آن باقی نمانده است، بیاییم اینک قراردادی تازه منعقد کنیم و زندگی تازه‌ای را رقم بزنیم، مرگ این چنین منجی زندگی می‌شود اگر از همین فرصت‌های کوتاه بهره‌های خوب ببریم و پیش از آن که خیلی زود دیر شود راه را به مقصد برسانیم؛ کرونا گرچه مرگ را آبستن بود اما از آن سو شفا بخش هم بود؛ باید دید با کدام چشم و کدام عقل و کدام بصیرت کرونا را به تماشا نشسته‌ایم ...!



https://www.titrqazvin.ir/news/7804

مطالب پیشنهادی از سراسر وب