پس از شش سال از ریاست جمهوری حسن روحانی، تعدادی از جوانان و فعالان سیاسی و رسانهای استان با اشاره به عملکرد این دولت از آن ابراز نارضایتی کرده و معتقدند این دولت نتوانست به وعدههای خود در زمینههای مختلف عمل کند.
پس از شش سال از ریاست جمهوری حسن روحانی، تعدادی از جوانان و فعالان سیاسی و رسانهای استان با اشاره به عملکرد این دولت از آن ابراز نارضایتی کرده و معتقدند این دولت نتوانست به وعدههای خود در زمینههای مختلف عمل کند.
گزارش نشریه تقاطع شماره 1 | انتخابات فرآیند اعلام اهداف، برنامه و شعارها از سوی نامزدها و اقبال یا عدم اقبال مردم به برنامه و وعدهها است. از این رو در هر انتخاباتی شعارهایی متناسب با زمان و خواستههای مردم از سوی نامزدها مطرح میشود.
تحقق بخشیدن به این شعارها یکی از شاخصهای مهم ارزیابی موفقیت منتخب مردم در مناصب انتخابی است. انتخابات در ایران هم از این قاعده مستثنی نیست؛ از وعدههایی که گاه رنگ پوپولیستی و عوامفریبانه به خود میگیرد تا شعارهایی که متوجه عیوب ساختاری است و رفع آن عیوب برای بهبود عملکرد ساختار ضروری تلقی میشود.
سال 92 بود که سیلی از وعده های انتخاباتی گوناگون از گوشه و کنار کشور به گوش مردم می رسید. وعده هایی که هر کدام از کاندیداهای انتخاباتی ریاست جمهوری شعار عملی کردن آنها را می دادند و مردم نیز امیدوار به متحول شدن وضع کشور بودند.
در همین میان وعده های حسن روحانی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری کشور نیز از تریبون های مختلف انتخاباتی شنیده می شد. وعده هایی که در حوزه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی از رسانه ملی گرفته تا مسیرهای تبلیغاتی، رسانه ای و امید تازه ای برای بهبود وضعیت کشور محسوب می شد.
در میان تمام شعارهای روحانی، جوانان هرچند کم رنگ تر از باقی شعارها اما در میان وعده ها جای داشتند و وعده اشتغال و فضای آزاد اجتماعی امری بود که رئیس جمهور وقت کشور به شدت بر آن تاکید داشت. سال 92 روحانی، در مجموع 447 وعده انتخابی داد که از میان آنها تعدادی نیز مربوط به جوانان بود.
وضعیت چرخش نخبگان و انسداد مدیریتی یکی از چالشهای ساختار سیاسی و اداری در کشور است که منجر به تزریق نشدنِ ایدههای نو به ساختار و همچنین نبودِ امکان بهرهگیری از توانمندی جوانان تحصیل کرده میشود.
از سوی دیگر، وجود برخی موانع در بهرهگیری از توانمندیهای جوانان در سطوح بالای مدیریتی معضل عدم چرخش نخبگان در ساختار اداری و سیاسی را پرنگتر میکند؛ معضلی که در نهایت منجر به ناامیدی قشر عظیم تحصیل کرده در کشور میشود.
این وضعیت در حالی در کشور به وقوع پیوسته که جامعه ایران بعد از انقلاب اسلامی تحولات زیادی را تجربه کرده است. گسترش آموزش عالی در کنار افزایش جمعیت در دهه شصت منجر به حضور پر تعداد جوانان فارغالتحصیل از دانشگاههای کشور در رشتهها و مقاطع مختلف شده، در این زمینه حضور دختران هم برجسته بوده به نحوی که امروزه سهم دختران از آموزش عالی بیش از پسران است. با وجود این تحولات، وضعیت چرخش نخبگان مانع تزریق این جوانان تحصیل کرده به ساختار مدیریتی کشور شده و امروزه همان نسل اول انقلاب کشور را اداره میکنند؛ نسلی که در طول چهار دهه گذشته ایده و توانمندی خود را به نمایش گذاشته و از دید بسیاری امروزه دچار فرسایش مدیریتی شده است.
جوانگرایی در عرصه مدیریتی و توجه به توانمندی جوانان از هر جنسیتی موضوعی است که همواره در زمره بایستههای سیاسی- اجتماعی عنوان شده است. از همین رو یکی از وعدههای «حس روحانی» نیز بهکارگیری جوانان در عرصههای مدیریتی بوده است. آمارهای رسمی هم اوضاع مناسبی را در این دو حوزه نشان نمی داد در حالی که جوانگرایی در عرصه مدیریتی کشور یکی از ضروریاتی است که میتواند پویایی قابل توجهی را در ابعاد گوناگون ایجاد کند و منجر به رشد و توسعه کشور شود. سالها است با روی کار آمدن دولتهای مختلف، استفاده از مدیران جوان به شکل یک دغدغه درآمده است.
دولت حق جوانان قزوینی را ادا نکرد
گلایه های جوانان قزوینی از دولت روحانی کم نیست. محمد حیدری رییس ستاد جوانان روحانی در استان قزوین ضمن اشاره به مدل مدیریت های اجرایی در کشورهای پیشرفته می گوید: یکی از راهکارهای اساسی برای پیشرفت و تعالی کشور، بکارگیری و استفاده از جوانان شایسته، متعهد و نخبه در جایگاه های مدیریتی و حوزه های مختلف است، مدلی که در کشورهای توسعه یافته و بعضا در برهه های زمانی در کشور پیاده شده و منجر به نتیجه شده است. لذا اصل استفاده از جوانان در مدیریت های اجرایی یکی از اصول مهم برای پیشرفت کشور و حل مشکلات است که این موضوع در دولت تدبیر و امید، علیرغم برخی اقدامات پراکنده آن طور که انتظار می رفت، در سطح ملی و استان قزوین به آن توجه نشده است.
وی در ادامه بیان می کند: نیروهای جوان و شایسته بومی که با داشتن شناخت کافی از فرصت ها، تهدیدها، ظرفیت های مناسب و انگیزه بالای خدمت می توانستند با انرژی فزاینده خود راهگشای مشکلات استان، دولت و مردمی که با آن درگیر هستند؛ باشند.
مسئله ای که مسئولین ارشد استان با بی توجهی به این استان و مردم را از چنین ظرفیت های قابلی، بی بهره ساختند.
محمد زحمت کش فعال رسانه ای ضمن اشاره به ادبیات اساطیری ایران عدم شناخت بین نسلی، را ریشه دار توصیف می کند و در این باره می گوید: در ادبیات اساطیری ایران داستان پرسوز و گدازی بنام رستم و سهراب وجود دارد. این داستان هنوز هم در جامعه ی ما ساری است و همیشه آینده به دلیل عدم شناخت، قربانی گذشته شده است.
انتظار داشتیم دولت روحانی جلوی سهراب کشی را بگیرد اما دریغ از یک هوای تازه برای نفس کشیدن.
فرار دولت از شنیدن صدای منتقدان
مطهره اکبرشاهی نیز از دیگر فعالان سیاسی اصلاح طلب است، که با اشاره به بحران های کشور در این باره، می گوید: امروز بحرانهای عظیم سیاسی، اجتماعی و زیستمحیطی وضعیت جامعه ما را در چنان بحرانی قرار داده است؛ که صبوری در برابر وضعیت و خودداری از انتقاد صریح، خیانتی به وظیفه تاریخ این کشور است؛ اما انگار گوشهای دولت دوازدهم بسته است. دولت به جای ترسیدن از بحرانهای عظیم کشور، از شنیدن صدای منتقدان فرار میکند.
دولت دوازدهم، ضعیفترین دولت است
دولت دوازدهم، فارغ از هرگونه نگاه سیاسی، ضعیفترین دولت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. روحانی با شعار تدبیر و امید آمد اما با عملکرد ضعیف دولتش در حوزههای مختلف، امید را به عنوان مهمترین سرمایه اجتماعی یک جامعه، از مردم گرفت.
محمدعلی اشتریان، روزنامه نگار قزوینی نیز با اشاره به عملکرد دولت روحانی می گوید: به عنوان کسی که در انتخابات پیشین حسن روحانی را انتخاب کردم، اعتقاد دارم دولت دوازدهم، فارغ از هرگونه نگاه سیاسی، ضعیف ترین دولت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. روحانی با شعار تدبیر و امید آمد اما با عملکرد ضعیف دولتش در حوزه های مختلف، امید را به عنوان مهمترین سرمایه اجتماعی یک جامعه، از مردم گرفت.
وی در ادامه می افزاید: من فکر می کنم با وجود آن که آقای روحانی در هر دو دوره مورد حمایت اصلاح طلبان بود، رای ایشان یک رای سیاسی نبود. روحانی با رای اکثریت مردم ایران به صندلی قدرت رسید نه صرفا با رای فعالان سیاسی یک جناح! لذا بر کسی پوشیده نیست، در هر دو دوره انتخابات های یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری، مردم ایران با محوریت جوانان با امیدی سرشار پای صندوق ها آمدند. صندوق هایی که میزان بالای آرای آن این ادعا را تایید می کند. این در حالی است آقای روحانی در دوران ریاست خود بر قوه مجریه، نتوانست این امید را در مردم زنده نگه دارد.
امید در بین مردم مرده است
اشتریان تصریح می کند: کافی است شما چرخی در خیابان ها، بازار و در دانشگاه ها بزنید تا مرگ امید را در مردم و جوانان ایرانی ببینید. امروز می بینیم که جوانان کمترین انگیزه ای برای ادامه تحصیل ندارند چرا که می دانند در آینده، خبری از اشتغال نخواهد بود. امروز اگر بروید سراغ صاحبان صنایع و کسب و کارها، از وضعیت کارشان بپرسید، باید زار زار به حالشان گریه کنید. دولت دوازدهم با عملکرد ضعیف خود مخصوصا در زمینه های اقتصادی، شور و نشاط را از جامعه گرفت و در عوض سرانه خشونت را بالا برد و این چیزی است که در جامعه امروزی به وضوح می بینیم و می شنویم.
وی در پایان صحبت های خود، تاکید می کند: بی شک اقتصاد پایدار زمینه ی پایداری یک جامعه است و در جامعه ای که اقتصاد آن ضعیف باشد، نمی توان از فرهنگ، از آزادی و از جوانان با نشاط سخن گفت.