مسیر دیپلماتیک ظریف برای رسیدن به لاریجانی

مسیر دیپلماتیک ظریف برای رسیدن به لاریجانی
مسیر دیپلماتیک ظریف برای رسیدن به لاریجانی
قطعا در خیلی از زمینه‌ها می‌توان قرابت فکری ظریف به لاریجانی را دید، درباره ائتلاف انتخاباتی ظریف و لاریجانی این امر محتمل است و امکان رخ دادنش وجود دارد اما یک سوال وجود دارد و آن اینکه آیا لاریجانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌شود.
قطعا در خیلی از زمینه‌ها می‌توان قرابت فکری ظریف به لاریجانی را دید، درباره ائتلاف انتخاباتی ظریف و لاریجانی این امر محتمل است و امکان رخ دادنش وجود دارد اما یک سوال وجود دارد و آن اینکه آیا لاریجانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌شود.

یادداشت نشریه تقاطع شماره 3 | قریب به 7 ماه دیگر موعد ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری فرا می‌رسد؛ اصلاح طلبان با توجه به قدرت رسیدن دموکرات‌ها در آمریکا، بر روی محمدجواد ظریف خیلی حساب کرده‌اند؛ اما گویا او تصمیم خودش را گرفته و بنا بر کاندیداتوری ندارد؛ البته وعده کرده که زمان انتخابات از گزینه مورد اجماع ملی حمایت می‌کند؛ بسیاری از تحلیلگران براساس خواستگاه سیاسی محمدجواد ظریف معتقدند؛ «در میان اسامی همچون علی لاریجانی، اسحاق جهانگیری، محمدرضا عارف، محمدرضا خاتمی، مصطفی معین و صفایی فراهانی، گزینه مطلوب او علی لاریجانی است».

او در زمان جنگ ایران و عراق، پس از مشورت با سعید امامی و سیروس ناصری، در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل، قصه بزبز قندی یا به عبارت دیگر قصه شنگول و منگول و حبه انگور را تعریف کرد و آمریکا را جای «گرگ» قصه گذاشت، نماینده آمریکا نیز گفت که نماینده ایران آن قدر برای این کمیته ارزش قائل است که افسانه تعریف می‌کند.

این فرازی از اعترافات محمد جواد ظریف درباره بی‌تجربگی‌اش در سال‌های اول فعالیت در سازمان ملل است؛ در دوره‌ای که با 23 سال سن عملاً به عنوان نفر دوم نمایندگی ایران در سازمان ملل فعالیت می‌کرد.

او اعتراف می‌کند، هزینه‌های مادی و سیاسی زیادی پرداخت شده تا آن جوان انقلابی و ژولیده به جایگاهی برسد که هنری کسینجر مشاور سابق امنیت ملی آمریکا از او به عنوان «دشمن قابل احترام» نام ببرد و یا جان بولتون نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل، بگوید باور نمی‌کرده جمهوری اسلامی چنین دیپلماتی داشته باشد.

حضور در انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی دانشگاه برکلی در کنار چهره‌هایی چون محمد هاشمی برادر اکبر هاشمی رفسنجانی، محمدجواد لاریجانی و محسن نوربخش نیز قاعدتاً در رویکرد ظریف بی‌تأثیر نبوده است. ظریف درحالی که 20 سال سن داشت در کنسولگری جمهوری اسلامی در سان‌فرانسیسکو مشغول به کار شد.

ظریف می‌گوید؛ نامه پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران را به سازمان ملل نوشته و در این نامه عبارت «تانتامونت» را به کار برده تا معنی پذیرش این قطعنامه را داشته باشد و در عین حال معنای حقوقی پذیرش قطعنامه را هم نداشته باشد؛ نامه‌ای که به گفته او، در بخش بین‌الملل وزارت خارجه ایران به نام «تانتامونت لتر» شناخته می‌شود.

ظریف پس از آن به همراه سیروس ناصری مشاور علی‌اکبر ولایتی وزیر خارجه وقت، در هیات مذاکره با عراق پس از جنگ حضور می‌یابد؛ هیاتی که حسن روحانی رئیس کمیته دفاعی مجلس نیز یکی از اعضای آن بود.

سابقه حضور طولانی ظریف در نیویورک، در حالی که کمال خرازی، دیگر نماینده ایران در سازمان ملل، وزیر امور خارجه شده بود، باعث شد عبارت «باند نیویورک» بر زبان اصول‌گرایان منتقد وزارت خارجه بیفتد و حتی برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز از این عبارت استفاده کردند.

ظریف در دولت محمود احمدی‌نژاد نیز دو سال نماینده ایران در سازمان ملل باقی ماند. به گفته ظریف؛ احمدی‌نژاد قصد داشته قبل از سفر به نیویورک او را برکنار کند اما رهبری با این خواسته مخالفت کرده است.

ظریف بارها گفته که درآن دو سال هیچ کاری به او محول نمی‌شد و از نظر روحی «بسیار تحت فشار» بود، به گونه‌ای که پس از برکناری و صدور ویزای جانشین‌اش خوشحال شده و با وجود اینکه پیش از آن «به شدت سیگار» می‌کشیده دیگر سیگار نکشیده است.

در جلسه رأی اعتماد وزیران در مجلس، درحالی که مخالفان به نقل از رسانه‌های غربی، ظریف را «شاخه زیتون ایران برای دنیا» می‌دانستند، او مدعی شد که پس از تصویب اولین قطعنامه شورای امنیت علیه برنامه اتمی ایران به گونه‌ای در سازمان ملل سخنرانی کرده که سفیر انگلیس در سازمان ملل «در جلسه فردای سفارتش به همکارانش گفت که این سخنرانی را باید در کلاس‌های دیپلماسی برای دیپلمات‌های انگلیسی تدریس کنیم تا بفهمند که چطور باید از منافع ملی‌شان دفاع کنند».

حاشیه مذاکرات اتمی ایران هم بارها ظریف را خبرساز کرد و از جمله عبارت «هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکن» او توسط رسانه‌های داخل کشور بارها تکرار شد.

در مهر ماه 92 تیتر روزنامه کیهان با عنوان «ظریف: مکالمه روحانی با اوباما و دیدار من با جان کری نابجا بود» برای وزیر خارجه ایران سنگین تمام شد تا آنجا که کارش به بیمارستان کشید و در مذاکرات اتمی در آن روزها، نشسته بر ویلچر حضور پیدا کرد.

پیش از این، در گمانه‌زنی‌ها از ظریف به عنوان یکی از گزینه‌های ریاست جمهوری آینده نام برده می‌شد اما او تاکنون تأکید کرده که در حوزه سیاست داخلی تخصصی ندارد و نامزد نخواهد شد. شاید با تصور محبوبیت ظریف بود که حسن روحانی در رقابت‌های انتخابات 96 او را همراه خود به تجمع هوادارانش در میدان نقش جهان اصفهان برد. اقدامی که البته تا حدودی غیرمتعارف بود از جمله به این دلیل که ظریف در دوره معاونت حقوقی خود به مدیران وزارت خارجه که با امضای بیانیه‌ای از علی‌اکبر ناطق نوری حمایت کرده بودند، تذکر داده بود که این اقدام برخلاف اساسنامه وزارت خارجه است؛ ظریف یک شخصیت حزبی و جناحی نیست بنابراین نمی‌توان او را در یک طیف خاص سیاسی محدود کرد.

 قطعا در خیلی از زمینه‌ها می‌توان قرابت فکری ظریف به لاریجانی را دید، درباره ائتلاف انتخاباتی ظریف و لاریجانی این امر محتمل است و امکان رخ دادنش وجود دارد اما یک سوال وجود دارد و آن اینکه آیا لاریجانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری می‌شود؟

بعید به نظر می‌رسد علی اردشیر لاریجانی در جریان اصولگرایی برای خودش دنبال پایگاه نباشد. لاریجانی زمانی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ورود می‌کند که از حمایت یک پایگاه قابل اتکایی در بین جریان اصولگرا برخوردار شود بنابراین صرفا با حمایت ظریف، او نامزد انتخابات پیش رو نخواهد شد.

برخی آمدن لاریجانی به صحنه انتخابات 1400 را مفروض می‌گیرند حال آنکه این اتفاق قطعی نیست. او به صراحت گفته است «اگر در جریان اصولگرا به این جمع بندی برسند که من نامزد انتخابات شود، من می‌آیم». لاریجانی قطعا تلاش خواهد کرد که از طیف اصولگرا پشتیبانی لازم را برای خودش تدارک ببیند و بعد نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود، چون می‌داند اگر از چنین حمایتی برخوردار نباشد، شانسی نخواهد داشت.

باید در این فرض نکته‌ای را یادآور شد که ظریف بیشتر دیپلمات است تا عنصر سیاسی. دیپلمات‌ها خیلی خودشان را خرج یک فرد یا طیف سیاسی نمی‌کنند. وقتی روحانی نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، ظریف خیلی عریان به نفع او وارد میدان نشد. این خصیصه به دیپلمات بودن ظریف برمی‌گردد؛ باید دانست دیپلمات‌ها خیلی محتاط‌تر و حسابگرایانه‌تر از عناصر سیاسی عمل می‌کنند.

نهایتا به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان می‌خواهند از ظرفیت‌های مدیریتی و اجرایی هر دوی این چهره‌ها در کنار یکدیگر استفاده کنند. به عبارت دیگر اگر تا پیش از این صحبت از دوگانه لاریجانی‌-ظریف بود، اکنون شاید اصلاح‌طلبان از کاندیداتوری لاریجانی حمایت کنند و او نیز در ابتدای راه ظریف را به‌عنوان معاون اول خود معرفی نماید تا هم از پایگاه رای برخی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان میانه‌رو برخوردار شود و هم سبد رای ظریف را از آن خود کند.



https://www.titrqazvin.ir/news/7245

مطالب پیشنهادی از سراسر وب