برای انتخابات ریاست جمهوری در جریان اصولگرایی گزینههای مختلفی برای ریاست دولت جوان انقلابی مطرح است اما فارغ از درگیریهای درونی اصولگریان، به رغم همه ردصلاحیتها و دستاندازیهایی که در ساز و کار انتخابی وجود دارد و قانون جدید انتخابات آن را پیچیدهتر هم کرده، همچنان سناریوهایی برای برگزاری پرشور انتخابات هم دنبال می شود.
برای انتخابات ریاست جمهوری در جریان اصولگرایی گزینههای مختلفی برای ریاست دولت جوان انقلابی مطرح است اما فارغ از درگیریهای درونی اصولگریان، به رغم همه ردصلاحیتها و دستاندازیهایی که در ساز و کار انتخابی وجود دارد و قانون جدید انتخابات آن را پیچیدهتر هم کرده، همچنان سناریوهایی برای برگزاری پرشور انتخابات هم دنبال می شود.
تحلیل نشریه تقاطع شماره 3 | با نگاهی به گفتمان دولتهای روی کار آمده در نظام جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون، به نظر میرسد هیچ گاه به طور کامل گفتمان اصیل انقلاب اسلامی اجرایی نشده و ضعفهای اندیشهای و اجرایی دولتهای مختلف، به مرور زمان سبب ایجاد خلل در کارآمدی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حاکمیت شده است؛ این امر سبب شده تا روی کار آمدن یک دولت مکتبی تحت عنوان «دولت جوانِ حزباللهی» از آرمانهای دست نیافته باشد.
هر چند به نظر میرسد کمکاری دولت، باعث شده تا مقام رهبری، زمان یکساله باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری را نه «یک» سال که «سه تا صد روز بعلاوه یک 65 روز» بخوانند و به اینکه زمان زیادی برای کار کردن باقی مانده، اشاره داشته باشند؛ اما «جوانان انقلابی و حزباللهی» به جنب و جوش افتادند تا با تخریب جریان سیاسی مخالف، فارغ از اینکه اعتماد مردم به کلیت نظام را زیر سوال خواهند برد، وضعیت رابه چالش بکشند.
بنابر اعلامیه وزارت کشور، سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 28 خرداد سال آینده برگزار میشود. در این میان انتخابات آمریکا هم برگزار شد و با توجه به آنچه که تاکنون اتفاق افتاده، نشان از آن دارد که نتیجه آن تاثیر مستقیمی بر انتخابات ریاست جمهوری ایران و اینکه چه کسی در ایران باید رییس جمهور شود، داشته باشد.
بر مبنای معادلات داخلی ایران اما، انتخابات ریاست جمهوری 1400، برعکس دو دوره پیشین، همانطور که انتظار میرفت جنب و جوش بیشتری در میان اصولگرایان ایجاد کرده تا اصلاحطلبان. به نظر میرسد با گزینههای رنگارنگ روی میز جبهه اصولگرایی، این جناح میخواهد برای تمام وضعیتها پیش رو چیزی در چنته داشته باشد و با دستی پر به استقبال 1400 خواهد رفت.
در میان کسانی که از کاندیداتوری خود به قطعیت خبر دادند تا اسامی گمانهزنی شده و کسانی که به صورت زیرپوستی فعالیتهای خود را شروع کردند، از السابقون اصولگرایان افراطی تا معتدلهای رانده شده از این جریان و «جوانان انقلابی» دیده میشود؛ در میان اصلاحطلبان اما آنهایی که اسمشان به میان میآید، قابل پیشبینیتر و محدودترند.
در این میان عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در قالب توصیهای انتخاباتی از کاندیداهای ردصلاحیتشده ادوار گذشته انتخابات ریاستجمهوری خواسته که دیگر نامنویسی نکنند و این موضوع باعث خواهد شد گزینههای اصلاح طلبان محدودتر از همیشه شود. توصیه انتخاباتی سخنگو، اما واکنش ردصلاحیتشدگان نامدار جریان مخالف را نیز در پی داشته است. رد صلاحیت شدگانی چون محمد غرضی و محمود احمدینژاد و ردیهای انتخابات 96 واکنشهای تندی به این موضوع نشان دادهاند، به طوری که غرضی بلافاصله از نامنویسی قطعی خود خبر داد و گفت که کار خود را که نامنویسی مجدد بوده انجام م دهد و به شورای نگهبان هم کنایه زده که آنان هم میتوانند کار خودشان که ردصلاحیت کاندیداهاست انجام دهند!
کانال تلگرامی دولت بهار، نزدیک به محمود احمدینژاد هم بلافاصله بعد از اظهارنظر کدخدایی، گفتگویی قدیمی با محمدرضا مدرسی یزدی عضو فقهای شورای نگهبان را بازنشر کرد که در آن گفته شده بود: «بعید نیست صلاحیت یک فرد در دورهای رد شود و در دوره بعد تایید شود.»
فارغ از بیم و امیدهای کسانی که پیش از این در این شهر بخت خود را آزموده بودند؛ در جبهه اصولگرایان اسمهای تازهای دیده میشود که همزمان نشانگر شکاف عمیق در این طیف و اطمینان خاطر در عبور از غربال شورای نگهبان است.
از اصلاحطلبان هم اسامی افرادی مانند اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی، محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید در مجلس دهم، محمد جواد آذری جهرمی وزیر جوان ارتباطات، محسن هاشمی رییس فعلی شورای شهر تهران، سورنا ستاری تکنوکرات اصلاحطلب و معاون علم و فناوری دولت مستقر، رضا اردکانیان وزیر نیرو و در نهایت محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه به گوش میرسد. البته شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در بیانیهای اعلام کرده که «براساس نظرخواهی از چهرههای صاحبنظر اصلاحطلب، در حال تهیه مانیفست برای پرداختن به وضعیت موجود است. در شرایط موجود اصلاحطلبان باید برنامه و حداقل و حداکثرهایی برای خود داشته باشند. این مانیفست تعیینکننده برنامهای خواهد بود که براساس منافع مردم و تضمین کننده حقوق انتخابکنندگان و انتخابشوندگان در انتخابات است.»
با این اوصاف باید منتطر بود تا دید که چه زمانی شورای هماهنگی وارد بحث مصادیق انتخابات 1400 خواهد شد؛ هر چند که برخی احزاب در بحثهای داخلی خود، مصادیقی را اعلام کردهاند.
آیت الله ابراهیم رییسی رییس قوه قضاییه هم که توانسته بارقههایی از امید و اعتماد مردم به نظام را ایجاد کند، از گزینههای مطرح به دست گرفتن سکان دولت است.
محمد باقر قالیباف، که در انتخابات پیشین ریاست جمهوری بارها شکست را تجربه کرده و اکنون توانسته ردای ریاست مجلس شورای اسلامی را بر تن کند، را اما شاید بتوان از پیگیرترین کسانی دانست که سودای ریاست بر پاستور را در سر دارد؛ نگاهی که حتی تکیه زدن بر صندلی ریاست قوه مقننه هم نتوانسته آن را کم رنگ کند؛ او این روزها از یک سو با ماسک در سفرهای استانی در مناطق محروم به سر میبرد و از سوی دیگر بنا به اخبار جسته و گریخته و به شکل نامحسوس در حال چانه زنی با رقبا، از اصلاحطلب تا جوانان انقلابی که ممکن است سری در میان سرها در بیاورند، به سر میبرد. قالیباف و تیم رسانهایاش در بهرهگیری از همه ظرفیتهای موجود و یا حتی غیر موجود برای رقابت پیشرو تا به جایی پیش رفتهاند که توصیهی رای دادن به قالیباف را از وصایای روحاله حسینیان فقید هم بیرون کشیدهاند.
بنابر گزارش همشهریآنلاین؛ روح اله حسینیان در یکی از آخرین اظهار نظرهای خود از ریاستجمهوری قالیباف برای 1400 حمایت کرده و تاکید کرده بود که نامزد شدن رئیس مجلس برای ریاستجمهوری عمل قبیحی نیست: «قالیباف فردی عملگراست و تجربه کار جدی و مستمر در حوزه عمران و آبادانی شهر تهران را داشته است و میتوانیم او را نمونه و الگوی خوبی برای کار اجرائی بدانیم». بنابر این گزارش حسینیان در ادامه تاکید کرده که «رئیسی نباید نامزد شود».
در این میان اما به رغم میل قالیباف که خود را صاحب برند «جوان جهادی انقلابی» و پای کار میداند؛ در جبهه اصولگرایان از سعید محمد به عنوان «پدیده انتخابات» 1400 یاد میشود. به زعم وی، سعید محمد، یک چهره مثالزدنی از «جوان انقلابی» است که بسیاری او را گزینه قابل اتکایی میدانند که دیگر لباس نظامی نمیپوشد اما هم اکنون نیز «فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء سپاه» بوده و اینها پرتکرارترین اسامی جبهه اصولگرایان برای انتخابات ریاست جمهوری 1400 است. در تحلیلهای اصولگرایان به کرات این جمله شنیده میشود که اگر دوره جمهوری خواهان در کاخ سفید تمدید شود یا حتی قدرت به دست مخلمین دموکراتها بیفتد، احتمالا در ایران گزینهای نظامی بر سر کار خواهد آمد و از نگاه آنان، محمد میتواند این گزینه نظامی مناسب باشد!
البته این فرمانده، بنا به نوشته خبرگزاریهای نزدیک به قالیباف، هنوز به درجه سرداری نرسیده و به زعم این رسانهها این درجه برای تصدی فرماندهی قرارگاه خاتم، به صورت امانی به او داده شده است. از این رو از نگاه قالیبافیها، محمد نمیتواند عنوان رجل سیاسی را احراز کند. چنانچه از شواهد پیداست، محمد انقلابی اگر نگاه به ریاست جمهوری را دارد باید ابتدا از سد فرماندهان انقلابی جناح خود بگذرد و بعد اگر قسمت شد پا به میدان مبارزه بگذارد.
پرویز فتاح رییس بنیاد مستضعفان، هم به نظر میرسد با بیاحتیاطی و در افتادن با اصولگرایان سنتی، زودتر از موعد از دور رقابتها کنار رفت و بعید به نظر میرسد عذرخواهی خاکستری او از حداد عادل هم دردی را دوا کند.
علی لاریجانی از دیگرگزینههای تصدی ریاست جمهوری و از اصولگرایان معتدلی است که حالا مغضوب هم قطاران پیشین شده؛ از دیدارهایی که طی این مدت با گروههای مختلف داشته و خروجیهایی که از این جلسات به گوش میرسد، میتوان استباط کرد که وی قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را دارد؛ اما به شرطها و شروطها.
او میگوید در صورتی وارد کارزار انتخاباتی 1400 میشود که علاوه بر معتدلین و اصلاحطلبان، اصولگرایان هم از او حمایت کنند. چنانچه از این شرط برمیآید رییس 12 ساله مجلس با اطمینان از حمایت اصلاح طلبان در حال چانهزنی و لابیگری بر سر سهم اصولگرایانه خود است و البته به نتیجه آن امیدوار!
«جوان انقلابی» دیگر، مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران عضو هیاترئیسه مجلس نهم شورای اسلامی است اما به نظر میرسد که کارت او با رسیدن پر حاشیه به ریاست دیوان محاسبات خیلی زود سوخت. جنجالها بر سر ریاست او بر این سازمان به رغم ایرادات جدیای که به مدارک تحصیلی و سابقه کاری او وارد بود و صدای بسیاری از اصولگرایان را هم درآورد، موجب شد بذرپاش احتمالا فعلا نتواند رویای چیزی بیش از همان دیوان محاسبات را در سر بپروراند.
سعید جلیلی هم خود را جوان و دیپلمات انقلابی میداند و چون دورهای در مذاکرات هستهای حضور داشته و نماینده ایران در مذاکرات 1+5 بوده، حالا جز مدعیان است؛ اما شاهد بودیم که عملکرد او با انتقاد شدید علی اکبر ولایتی مواجه شد؛ ولایتی که فرد مهمی در مناسبات سیاسی کشور است و جایگاه قابلاعتنایی در بیت رهبری و حاکمیت دارد و در عین حال در عرصه دیپلماسی صاحبنظر است، در جریان مناظرات انتخاباتی گذشته بهشدت نسبت به عملکرد جلیلی انتقاد و حمله کرد و از اساس عملکرد وی را زیرسوال برد؛ بر این اساس به نظر میرسد که سعید جلیلی اصلا شانسی در این عرصه ندارد؛ چون امتحان خود را در جایگاه دیپلماسی پس داده است.
فارغ از درگیریهای درونی اصولگریان، به رغم همه ردصلاحیتها و دستاندازیهایی که در ساز و کار انتخابی وجود دارد و قانون جدید انتخابات آن را پیچیدهتر هم کرده، همچنان سناریوهایی برای برگزاری پرشور انتخابات هم دنبال می شود.
در ماهای اخیر و بعد از اعلام خبرهایی که نشان از کاهش محدودیتهای مهدی کروبی در حصر داشت و در ادامه نیز تصویری از وی در منزل قدرتاله علیخانی منتشر شد و بعد از آن، اسماعیل دوستی نماینده سابق مجلس و عضو حزب اعتماد ملی، به تابناک گفت: «آقای کروبی تأکید مؤکد داشتند که انتخابات 1400 پرشور برگزار شود.» را میتوان یکی از این سناریوها دانست. هر چند که یک روز بعد مهدی کروبی، دبیرکل در حصر حزب اعتماد ملی در پیامی مکتوب توصیه در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران در سال 1400 را تکذیب کرد و نزدیکان وی ضمن رد صحبتهای دوستی گفتند که مواضع او به طور رسمی یا از طریق اعضای خانوادهاش بیان خواهد شد.
در این که انتخابات ریاست جمهوری 1400 انتخاباتی پرشور باشد تردید زیادی وجود دارد، به ویژه اگر در بر همان پاشنه پیشین بچرخد، اقتصاد مریض باشد، مذاکره با دولت جدید آمریکا برای بازگشت به توافق برجام صورت نگیرد، آزادیهای سیاسی و اجتماعی همچنان محدود بماند، کرونا هم مهار نشود و اصرار بر انتخاب یک «جوانِ حزبالهی» وجود داشته باشد.
نهایتا اینکه به نظر میرسد محور انتخابات 1400 به مساله دیپلماسی و مذاکرات هستهای شیفت کرده و چنانچه فردی در این عرصه برنامهای قوی ارائه دهد، احتمالا میتواند نظرها را جلب کند.