گمان می رفت که با حذف یک جناح میتوان صورت مساله را پاک کرد و به منازعات سیاسی بین گروههای مختلف درون حاکمیت پایان داد و در آرامشی نسبی به موضوع جانشینی و ایجاد «تمدن اسلامی» پرداخت. اما هنوز نان برون آمده از تنور سرد نشده که شکاف در درون قوای حاکمه به مجلس و رسانهها رسیده است.
گمان می رفت که با حذف یک جناح میتوان صورت مساله را پاک کرد و به منازعات سیاسی بین گروههای مختلف درون حاکمیت پایان داد و در آرامشی نسبی به موضوع جانشینی و ایجاد «تمدن اسلامی» پرداخت. اما هنوز نان برون آمده از تنور سرد نشده که شکاف در درون قوای حاکمه به مجلس و رسانهها رسیده است.
تحلیل نشریه تقاطع شماره 4 | با پایان انتخابات ریاست جمهوری و تحقق آرزوی اصولگرایان برای ایجاد حاکمیت یکدست، اختلافها آشکار شده است. اصولگرایان پیش از این نیز در زمان ریاست محمود احمدینژاد بر دولتهای نهم و دهم نتوانستند ایده نظامی یکپارچه و فرمانبردار را محقق کنند. اما این بار حتی قبل از آنکه ابراهیم رئیسی بر صندلی ریاست دولت تکیه بزند، دو یا چند دستگی عیان شده است.
گمان می رفت که با حذف یک جناح میتوان صورت مساله را پاک کرد و به منازعات سیاسی بین گروههای مختلف درون حاکمیت پایان داد و در آرامشی نسبی به موضوع جانشینی و ایجاد «تمدن اسلامی» پرداخت. اما هنوز نان برون آمده از تنور سرد نشده که شکاف در درون قوای حاکمه به مجلس و رسانهها رسیده است.
در آستانه آغاز به کار رئیسی، مجلس طرحی با عنوان «ممنوعیت مذاکره مسوولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران با مقامات آمریکا» تدوین کرده است و روزنامه کیهان در یادداشتی نسبت به بروز اختلاف میان اصولگرایان هشدار داده و از جنگ قدرت میان آنها در دولت رئیسی ابراز نگرانی کرده است.
طرح مجلس: جلوگیری از سوءاستفاده مجدد مقامات
دولت حسن روحانی عملا تمام شده و 12 مرداد کار را تحویل ابراهیم رئیسی خواهد داد، وزارت خارجه دولت روحانی روز 21 تیر در آخرین گزارشی که درباره نحوه اجرای برجام به مجلس ارائه داد، ابراز امیدواری کرد که «مذاکرات مربوط به احیای برجام در ابتدای دولت ابراهیم رئیسی تکمیل شود.» به این ترتیب ادامه مذاکره با آمریکا به دولت جدید واگذار شد. ظریف نیز در بخش آخر این گزارش با عنوان «وآخر دعوانا» از اختلاف نظرها در مورد برجام انتقاد کرد؛ بنابراین طرح جدید نمایندگان مجلس مشمول دولت روحانی نمیشود و دولت جدید را هدف گرفته است، برای تندروهای مجلس که بسیاری از آنها مخالف مذاکره هستند، به نظر میرسد اقدام رئیسی برای از سرگیری مذاکرات با آمریکا ضربهای ایدئولوژیک به پایگاه اصولگرایان همسو با او خواهد بود.
در مقدمه طرح ممنوعیت مذاکره مسوولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران با مقامات آمریکا از تقابل میان ایالات متحده آمریکا با نظام جمهوری اسلامی نوشته شده و در مورد دلیل «بدعهدی» و خروج آمریکا از برجام، آمده است: «علیرغم تأکیدات مقام معظم رهبری تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران محتوای برجام را بهگونه دیگری جلوه داده و مفاد واقعی برجام را برای نمایندگان مردم واضح و کامل بیان نکردند و این منجر به تصویب برجام در مجلس شورای اسلامی شد.»
مهمترین بخش این طرح آنجاست که تهیه کنندگان طرح تاکید کردهاند برای جلوگیری از سوءاستفاده مجدد مقامات و مسوولان دولتی و عدم استفاده از تبلیغات در خصوص مذاکره با مقامات آمریکایی جهت فشار به مجلس شورای اسلامی، لازم و ضروری است هر دولتی قبل از هرگونه مذاکره با مقامات آمریکایی ابتدا موضوع مذاکره را به تصویب مجلس برساند و پس از اجاره مجلس مجاز خواهد بود که اقدامات بعدی را انجام دهد.
در ماده واحده این طرح آمده که؛ «از تاریخ لازم الاجراء شدن این قانون، هر گونه شروع به مذاکره یا مذاکره مسوولان و مقامات جمهوری اسلامی ایران با مقامات آمریکایی بدون اجازه و تصویب مجلس شورای اسلامی ممنوع است.»
استفاده از عبارت «جلوگیری از سوءاستفاده مجدد مقامات و مسوولان دولتی» نشان دهنده چالش و درگیریهای درون اصولگرایان است و رویکردهای سیاست خارجی و به خصوص مساله آمریکا در اولویت اختلافات است. روشن است که اصولگرایان در این مورد به دیدگاه واحدی نرسیده و اتفاق نظر ندارند و نمیتوانند درباره حداقل ها تفاهم کنند. به نظر می رسد مجلس اصولگرا با فرار به جلو قصد دارد دست پای دولت رئیسی را ببندد.
جنگ احد و هشدار کیهان به اختلاف اصولگرایان
سهمخواهی از دولت باعث اختلاف در اصولگرایان شده است؛ جبهه اصولگرا ساز و کاری برای حل اختلافات داخلی ندارد. خودمحوری چهرههای این جریان سیاسی و وفور افرادی که منافع شخصی و خانوادگی خود را بر منافع حزبی اصولگرایی ارجح میدانند اولین قدمها در مسیر فروپاشی رویای حاکمیت یکدست است.
پس از از اعلام نتیجه انتخابات بازار گمانه زنی درباره کابینه رئیسی داغ شد و هر روز فهرستی از وزرای دولت در فضای رسانهای منتشر میشود. هر چند که خود رئیس دولت اصولگرایان در واکنش به این فهرستها گفته که «دوستان به خودشان زحمت ندهند و اگر پیشنهادی دارند ما را مطلع کنند.»
اما چیزی که در فهرستهای منتشر شده از کابینه سیزدهم بیشتر به چشم میخورد، حضور پر رنگ نمایندگان مجلس و علاقه آنان برای رفتن به پاستور است. در اولیل خرداد ماه رهبری جایگاه مجلس را جایگاهی مهم دانست که نباید از آن برای رسیدن به پستهای اجرایی مثل وزارت بهره گرفت. اما ظاهرا این سخنان از علاقه نمایندگان به وزارت نکاست.
سهمخواهی از دولت باعث اختلاف در اصولگرایان شده است؛ جبهه اصولگرا سازوکاری برای حل اختلافات داخلی ندارد
به نظر می رسد؛ سهمخواهی از دولت باعث اختلاف در اصولگرایان شده است. جبهه اصولگرا ساز و کاری برای حل اختلافات داخلی ندارد. خودمحوری چهرههای این جریان سیاسی و وفور افرادی که منافع شخصی و خانوادگی خود را بر منافع حزبی اصولگرایی ارجح می دانند، اولین قدمها در مسیر فروپاشی رویای حاکمیت یکدست است.
همین موضوع، روزنامه کیهان را نگران کرده است؛ این روزنامه، در یادداشتی با عنوان«تنگه احد» به قلم محمدهادی صحرایی نسبت به اختلاف و سهم خواهی از قدرت به نمایندگان مجلس و اصولگرایان هشدار داده است.
نویسنده کیهان از اهمیت جنگ احد میگوید و اینکه سرپیچی مسلمانان از دستور پیامبر و ترک تنگه احد به طمع غنیمت به شکست مسلمانان منجر شد.
او تاکید میکند که توجه به نکات جنگ احد برای نخبگان مهم و حیاتی است. در این یادداشت هندجگرخوار همسر ابوسفیان به سلبریتی زمان خود تشبیه شده و با تمجید از انتخابات اخیر آورده است: انقلاب اسلامی مظلوم ما پس از سالها دوباره به اهالی انقلاب رسید و مردم از میان هزاران دوز و دروغ و دغل و توجیه و تبانی و تهمت و همداستانی کفر و نفاق و انحراف و لیبرالها، شعارهای اصیل انقلاب و صداقت انقلابی و اخلاق اسلامی را برگزیدند.
نویسنده با اشاره به نقش سید محمد خاتمی در انتخابات 1396، انتقادات تندی به دولت روحانی کرده است، او مهندسی انتخابات اخیر را «مهملِ پریشانگوها» مینامد و مینویسد که دولت تدبیر و امید، زمین سوختهای را تحویل دولت جدید میدهد که برای اصلاح نیاز به همت مضاعف و کار زیاد و تلاش فراوان دارد. او مشکلات را میراث تفکر شوم لیبرالها و غربزدههای تنبل مینامد و به مردم توصیه میکند که صبور و مقاوم باشند و تاکید میکند که صد البته مثل اهالی تنگه احد طمع نکنیم.
نویسنده از مردم میخواهد که به دولت کمک کنند و میافزاید: در این میان مسوولین ارشد نظام و سایر قوا و بهویژه نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صف اول هستند و باید با حفظ آرامش، رئیسجمهور منتخب را برای مدیریت وضعیت موجود که به زمین سوخته میماند یاری دهند. او با اشاره به سخنان رهبری، نمایندگان را از سهم خواهی نهی میکند و مینویسد: طبق بیانات مقام معظم رهبری، باید هرجا که هستیم را مرکز جهان بدانیم و کارمان را به نحو احسن انجام دهیم. ایشان در دیدار غیرمستقیم و اخیر خود با نمایندگان مجلس شورای اسلامی، نمایندگان را از تلاش برای رسیدن به منصب وزارت یا پستهای اجرایی پرهیز دادند. خواستهای که بیشک مخاطبان دیگری نیز دارد و باید مثل دستور ماندن در تنگه احد، جدی گرفته شود.
در این یادداشت آمده که نو کردن منصبها در این موقعیت میتواند همان طمعی باشد که فاجعه آفرید و پیروزی را مبدل کرد. هرگونه رها کردن طمعکارانه و طلبکارانه موقعیت میتواند موجب اختلالی شود که آرامش و سازمان را به هم بزند و غیر از اجازه به نفوذیهای دگردیس برای خلیدن به پای نظام، میتواند خدای نخواسته مردم را ناامید کند.
نویسنده در پایان مینویسد: مسوولیت، طعمه نیست که به آن طمع کنید؛ عهدی است از جانب خدا بر عهده شما که باید به زودی به خدا و اهل محشر پاسخ دهید. باید نفس سرکش را مهار کرد و جای خود نشاند و نشست و با دقت و شدت به انجام وظایف پرداخت و دانست که کارها با اخلاص و صبر و استقامت و جهاد پیش میرود و برکت میگیرد نه با ویار میز و منصب و تقلای مقام.
به نظر می رسد همانند دوره احمدی نژاد بار دیگر دملهای در درون حاکمیت در حال سر باز کردن است. گویند: ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.
ذیل نگاه به منافع ملی است که در مییابیم دیپلماسی بهترین، کارآمدترین و در عین حال کم هزینهترین وسیله و مسیر برای رسیدن کشورها به منافعشان است.
بی شک نمیتوان با نگاه و منطق اخلاقی و ایدئولوژیک باب هرگونه مذاکره ایران با هر کشوری را بست، چراکه اتفاقاً بستن باب مذاکره فی نفسه امری غیر اخلاقی و برخلاف ایدئولوژی اسلامی و انقلابی است؛ چرا که پیامبر هم در صدر اسلام و در زمان خود بارها گفت وگو، مذاکره و دیپلماسی را به کار برد. لذا نمیتوان بستن باب مذاکره را اخلاقی و ایدئولوژیک بدانیم، بلکه به عکس ما باید براساس منافع ملی به مذاکره و دیپلماسی نگاه کنیم، چون اساسا ذیل نگاه به منافع ملی است که در مییابیم دیپلماسی بهترین، کارآمدترین و در عین حال کم هزینهترین وسیله و مسیر برای رسیدن کشورها به منافعشان است. پس یقیناً مجلس شورای اسلامی نمیتواند باب مذاکره ایران با کشور مشخصی را ببندد؛ هم چنانی که در سابقه تاریخی ایران چنین امری تاکنون سابقه نداشته است. برای مثال؛ در دوره نخست وزیری احمد قوام السلطنه، زمانی که وی برای آزاد کردن آذربایجان مذاکراتی را با استالین داشت و قول امتیاز نفت شمال را به شوروی داده بود، مجلس وقت هر نوع مذاکره و گفتوگویی میان دولت ایران با شوروی و هر کشور دیگری در راستای دادن امتیاز نفت شمال را ممنوع اعلام کرد، اما همین مجلس، نفس مذاکره ایران با کشور معینی حتی شوروی را ممنوع نکرد. بله در این راستا مجلس فعلی هم میتواند طرحی را تصویب کند که بر اساس آن اعلام شود دولت روحانی، رئیسی و یا هر دولتی اگر در مسیر مذاکره با آمریکا و یا هر کشور دیگری منافع جمهوری اسلامی ایران را به خطر بیندازد، پیشاپیش این مذاکره و خروجی آن در قالب هر توافقی از نگاه قوه مقننه باطل و غیر قانونی است. البته این مهم نیز باید ناظر به منافع ملی باشد. مثلاً مجلس نهم میتوانست متن نهایی برجام که حاصل گفتوگو و مذاکره دولت حسن روحانی و وزارت امور خارجه محمدجواد ظریف با شش قدرت جهانی به خصوص ایالات متحده آمریکا بود را بر اساس درکش از منافع ملی غیرقانونی بداند، اما نمیتوان نفس مذاکره با یک کشور معین را بست. اما با وجود تمامی نکات یاد شده و برای حصول نگاهی دقیقتر باید دید که ابعاد و جزئیات طرح مذکور مجلس برای ممنوعیت مذاکره مقامات ایرانی با ایالات متحده آمریکا چیست؟ آن زمان میتوان در خصوص ابعاد حقوقی و دیپلماتیک این طرح بهتر قضاوت کرد. اما اگر بر اساس قضاوت از نام طرح «ممنوعیت مذاکره مقامات ایرانی با مقامات آمریکایی» بخواهیم سخن بگوییم یقینا این طرح به دنبال بستن نفس مذاکره ایران با کشور معینی است که این امر، نه با منطق حقوقی و مناسبات بین الملل قابل توجیه است و نه حتی با معیار اخلاقی و ایدئولوژیک.