حمید جاوید مهر، از آن دسته از هنرمندان گرافیست قزوینی است که آثارش، فراتر از تقلید و تکرار؛ نوگرایانه و خلاقانه است، هنرمندی که بیشتر به طراحی جلد کتاب گرایش داشته و البته گرافیک مطبوعاتی و صفحه پارایی نشریات را هم در پرونده کاری خود دارد.
حمید جاوید مهر، از آن دسته از هنرمندان گرافیست قزوینی است که آثارش، فراتر از تقلید و تکرار؛ نوگرایانه و خلاقانه است، هنرمندی که بیشتر به طراحی جلد کتاب گرایش داشته و البته گرافیک مطبوعاتی و صفحه پارایی نشریات را هم در پرونده کاری خود دارد.
گفتوگوی نشریه تقاطع شماره 7 | حمید جاوید مهر، از آن دسته از هنرمندان گرافیست قزوینی است که آثارش، فراتر از تقلید و تکرار؛ نوگرایانه و خلاقانه است. چه آنگاه که جلد کتابی را طراحی میکند و چه هنگامی که صفحات یک نشریه را میبندد. راز ابداع اندیشهورزانه در طرحهای گرافیکی او را باید در اُنس تام و تمام او با کتاب یافت. آنچه در ادامه میآید گپوگفتی با این هنرمند قزوینی است که در 17 سال گذشته بهصورت حرفهای، کار گرافیک را پی گرفته و دهها اثر را به فرجامی خوشنگار رسانده است و در دو سه سال گذشته، «گلپونه» ماهنامه ویژه کودکان را منتشر میکند.
گرایش شما به گرافیک از کجا آمد. چون هنرستان رفته بودید به گرافیک علاقهمند شدید و ادامه دادید یا اینکه، چون برادرتان هم طراح بود، این کشش در شما ایجاد شد؟
بدون شک شخصیت هنری امیر حسین –برادر بزرگترم- در شکلگیری شخصیت من بسیار تاثیرگذار بوده و بهواسطه ایشان، همیشه کتاب، مجله و کالاهای مختلف فرهنگی و هنری در دسترس و اطراف من بود و قاعدتا رشد و نفس کشیدن در چنین فضایی و همراه با چاشنی تشویقهای خانواده، زمینهساز علاقه و گرایش من به هنر بود.
و این کشش در چه مقطعی از زندگی خودش را نشان داد؟
در واقع، جرقههای آن از پیش از دبستان در من زده شد، از وقتی که هر هفته مجله کیهان بچهها را با قیمت 25 ریال میخریدم و بعد در روزهای دبستان هم، روزنامه دیواریهای مناسبتی درست میکردیم و گاهی هم با ابزار ساده مثل خودکار و خطکش، ویژهنامههایی برای خودم به مناسبت جام جهانی فوتبال و... درست میکردم. در دوران متوسطه به هنرستان میرعماد رفتم و بهرهمندی از اساتید و فراگیری درسهای تخصصی گرافیک، این کشش را به اوج رساند و ورود به دانشگاه هم سبب شد که گرافیک را حرفه و شغل اصلی زندگیام قرار بدهم.
برخی گرافیک را هنر سفارشی و یا هنری در خدمت بازار میدانند، تا چه حد به این باور معتقدید؟
هنر گرافیک، هنر بسیار دقیق و حساسی است و بر خلاف سایر رشتههای هنری بهدلیل شخصی نبودن و این که طراح گرافیک در جریان خلق آثار هنری خود همواره باید به مخاطب فکر کند و نقش سفارشدهنده و تکثیر را نادیده نگیرد، نمیتواند در عالم هنرهای خالص، محض و ناب قرار بگیرد. بازار و مخاطب عضو جدانشدنی گرافیک است و این ذات هنر گرافیک است، اما از آن جهت که معانی و مفاهیم پنهانی و درونی پیامها و اتفاقها را کشف میکند و به صورت خلاقانه و در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب میرساند و انسانها را به مکث و تفکر وا میدارد، در دسته رشتههای هنری قرار میگیرد. به واقع این طور میتوان گفت که ماهیت و ذات گرافیک با مخاطب همراه است و صرفا هنری فردگرا نیست و به نوعی میشود گرافیک را محصول خرد جمعی نامید.
بیشترین فعالیت شما در عرصه طراحی و گرافیک در چند سال اخیر طراحی جلد کتاب بوده است. چه شد که فعالیتتان را به این سو کشاندید؟
این که به سمت طراحی جلد کتاب کشیده شدم شاید دلیل اصلیاش این است که کتابخوان حرفهای هستم و به ماهیت وجودی کتاب، که یکی از اجزای جدانشدنی روزها و شبهای من است؛ ارادت فراوان دارم. در سالهای کودکی و نوجوانی، اکثرا زمان من صرف دیدن ویترین پر از کتابِ کتابفروشیهای قزوین مثل «اندیشه»، «معصومی»، «رسول زاده» و «اقمشه» میشد و مقدار زیادی از پول توجیبی خودم را صرف خرید از این کتابفروشیها میکردم. در همان حین دنیای رنگارنگ طرح جلدهای کتاب، بهویژه طرح جلدهای هیجانانگیز با رنگهای درخشان و بازیهای بصری و ترفندهای تصویری متنوع مرحوم «مرتضی ممیز» -استاد بیبدیل گرافیک- بیشتر از متنهای یکسان و حروفچینیهای سربی خسته کننده کتاب مجذوبام می کرد. طبیعی است ارادت به کتاب و کشش فراوان به طراحی جلد با توجه به تاثیرات طرحهای مرحوم ممیز بر نهان ناخودآگاه من، مرا به سمت طراحی جلد کتاب کشاند.
وضعیت طراحی جلد کتاب را در کشور چگونه می بینید؟
متاسفانه با بالا رفتن هزینه کاغذ و چاپ و ورود کتابها و نشریات الکترونیکی و گسترش فضاهای مجازی و همچنین قرار نگرفتن کتاب در سبد خرید خانوادهها، سرانه مطالعه بهشدت پایین آمده و تولید کتاب در کشور بسیار نابهسامان شده است. این کم شدن تولید و چاپ کتاب، بیشک روی طراحی جلد هم تاثیر مستقیم و فراوان گذاشته است. اکثر ناشران و مدیران نشر کتاب در این برهه از زمان به مقوله مهم طراحی جلد کتاب، که در حکم ویترین کتاب است، کمتوجه شدهاند و کمتر از طراحان حرفهای استفاده میکنند که این مساله باعث رونق طرحهایی با تصاویر خنثی، نازل و سطحی در بازار نشر کتاب شده و آثار فاخر که مخاطب کتابخوان را بهسوی خود جلب کند؛ کمتر دیده میشود.
از کارهای حرفهای دیگر شما، گرافیک مطبوعاتی و صفحه آرایی نشریات است. صفحهآرایی نشریات محلی قزوین در مقایسه با مطبوعات کشور را در چه سطحی ارزیابی میکنید؟
دارا بودن تعداد زیاد نشریه، پایگاههای خبری و برگزاری سالانه جشنواره استانی مطبوعات در قزوین، حاکی از پتانسیل بالای رسانهای و خبری در استان دارد، اما با توجه به این، رونق مطبوعاتی، آثار و فرمهای موجود در زمینه گرافیک و صفحهآرایی در نشریات محلی اگر چه در اکثر موارد در سطح خوبی است، اما به شدت از عدم تنوع و نبود ذایقههای متفاوت بصری برخوردار است و متاسفانه گاهی بسیار شبیه به هم ارایه و پیشنهاد میشود و این عدم تنوع همواره مخاطب را در معرض محصولات تکراری و کسل کننده قرارداده است.