آرشیو خبرها

وقتی برگ‌ها زرد می‌شوند

وقتی برگ‌ها زرد می‌شوند

این‌جا که من نشسته‌ام از درخت و پرنده و پائیز خبری نیست، تا چشم کار می‌کند خاک است وکویر، خیال می‌کردم با دور شدن از تو می‌توانم غوغای درونم را با آرامش کویر فرو بنشانم؛ غوغایی که از وقتی خبر آمدنت را شنیده‌ام به جانم افتاده است، اما نشد.