مهاجران افغان و طنین نفرت‌پراکنی

مهاجران افغان و طنین نفرت‌پراکنی
مهاجران افغان و طنین نفرت‌پراکنی
در رابطه با مهاجرت گسترده اتباع اکشور افغانستان به ایران و طنین نفرت پراکنی که ایجاد شده باید توجه داشت که در همه جای جهان درصد ناچیزی از مهاجران سوء رفتار دارند و از آنان فعالیت‌­های تبهکارانه و مجرمانه سر می‌‌زند؛ یا رفتار جامعه میزبان نیز در مواردی با مهاجران به دلایل مختلف دوستانه نیست، اما این همه داستان و انگیزه نفرت و دمیدن بر آتش ترس و خشم علیه یکدیگر نیست و راه‌حل‌های روشنی برای کاستن از آسیب‌ها وجود دارد.
در رابطه با مهاجرت گسترده اتباع اکشور افغانستان به ایران و طنین نفرت پراکنی که ایجاد شده باید توجه داشت که در همه جای جهان درصد ناچیزی از مهاجران سوء رفتار دارند و از آنان فعالیت‌­های تبهکارانه و مجرمانه سر می‌‌زند؛ یا رفتار جامعه میزبان نیز در مواردی با مهاجران به دلایل مختلف دوستانه نیست، اما این همه داستان و انگیزه نفرت و دمیدن بر آتش ترس و خشم علیه یکدیگر نیست و راه‌حل‌های روشنی برای کاستن از آسیب‌ها وجود دارد.

یادداشت نشریه تقاطع شماره 11 | موج مهاجرت اتباع افغانستان به کشورمان در چند ماه گذشته در پی استیلای طالبان بر آن کشور، آن‌گونه است که هر روز شاهد ورود شمار قابل‌توجهی از اتباع آن کشور به ایران هستیم. گرچه تا کنون آماری رسمی از شمار این پناهندگان توسط وزارت کشور اعلام نشده، اما جسته و گریخته آمارهای میلیونی از ورود اتباع افغانستان به ایران در ماه‌های اخیر منتشر شده که مقامات مسئول این آمار را نه تایید و نه تکذیب می‌کنند.

در حالی که روز به روز بر شایعات مربوط به تعداد مهاجران تازه اتباع افغانستان به ایران افزوده می‌شود، اما در این میان، مدتی است فضای مجازی و پیام‌رسان‌های اجتماعی شاهد انواع مطلب و ویدیو در مورد این مهاجرین و خطرات حضور آن‌ها در ایران است. به گونه‌ای که سردبیر یک روزنامه با آماری که اصلا معلوم نیست منبع آن کجاست از تغییر بافت جمعیتی برخی استان‌ها نظیر کرمان و اصفهان می‌نویسد و ادعا می‌کند که تنها در بیمارستان‌های تهران و شهرستان‌های اطراف تهران، بین 50 تا 75 درصد زایمان‌‌ها توسط زنان افغان است و با یادآوری ماجرای هجوم «اشرف افغان» به ایران با لحنی تحقیرآمیز در مورد تجمعی که برخی مهاجران در ایام عید نوروز و بی‌هیچ‌گونه تعرض و آسیبی در تهران داشته‌اند، می‌نویسد: «ساحل دریاچه خلیج‌فارس تهران، میدان آزادی و میدان انقلاب هم که به نمایشگاه انواع چهره‌های افغانی تبدیل شده‌اند.»

ویدئوهایی هم از فردی به نام «حمید خراسانی» دست به دست می‌شود که در آن‌ها، این فرد تهدید به فتح ایران و مقابله به مثل و نظایر آن می‌کند؛ حالا این حمید خراسانی که در فضای مجازی او را از سران طالبان می‌نامند، کیست؟ یک خرده اوباش و شرخری جزء، که به‌شدت دنبال حاشیه و توجه رسانه‌ای است و در زمان وزارت کشوری امراله صالح در دولت سابق افغانستان نیز چند بار نامش بر سر زبان‌ها افتاد که با بی‌اعتنایی وی همراه شد، اما این روزها ویدئوی او نه تنها از سوی طیف‌های مختلف داخلی از انقلابی گرفته تا غیر انقلابی منتشر می‌شود که حتی در رسانه‌های فارسی زبان خارج از کشور نیز بازتاب گسترده‌ای می‌یابد و کمی بعد شایعه قتل دختر بچه یزدی توسط یک مهاجر افغان در فضای مجازی (علی­‌رغم تکذیب آن) گسترش می‌یابد.

نکته قابل توجه اینکه، این وضعیت در افغانستان هم وجود دارد؛ تمرکز عمده رسانه‌های افغانستان بر بدرفتاری ایرانیان و یک کاسه کردن همه رفتارها در خشونت و بدرفتاری است و کار به تجمع و آتش زدن سر در کنسولگری ایران در هرات و برخی تحرکات دیگر می‌انجامد که قابل تامل است.

در اینجا چند مساله وجود دارد که باید آن‌ها را از هم تفکیک کرد: نکته اول اینکه، تردیدی نیست طالبان خاستگاهی تکفیری، افراطی و تروریستی دارد و تطهیر آنان هیچ توجیهی ندارد، اما این مساله با مهاجر مستاصل و بی پناهی که قربانی طالبان است و از سر ناگزیری از افغانستان گریخته و به ایران پناه آورده، هیچ ارتباطی ندارد.

نکته دوم اینکه، عبور بی‌حساب و کتاب مهاجران نه تنها تبعات امنیتی و اقتصادی که می‌تواند تبعات سیاسی آشکاری نیز داشته باشد، اما این مشکلات راه‌حل‌هایی هم دارد که متاسفانه در جریان مهاجرت گسترده اتباع افغانستان به ایران پس از روی کار آمدن طالبان در آن کشور، حتی به حداقل‌های آن هم عمل نشده است.

چرا در مرزهای آشفته ما با افغانستان اردوگاه‌های مهاجران ایجاد نشده و نمی‌شود؛ حالا که خواه ناخواه، شاهد هجوم مهاجران به سوی ایران هستیم و باید آن‌ها را به دلایلی که پیش از این نیز سبب پذیرش آنان شده­‌ایم، بپذیریم و مهم‌تر اینکه در این شرایط، چرا به سبک کشورهای مهاجرپذیر، دفاتر کفالتی برای ثبت مشخصات مهاجران و بسامان کردن وضعیت آشفته آنان وجود ندارد؟ حتی اگر بپذیریم که به دلیل وضعیت نابسامان افغانستان و مشکلات عدیده ما، امکان ممانعت از مهاجرت افغان‌ها وجود ندارد، چرا برای امر واقعِ حضور میلیونی مهاجران که بخشی از آن‌ها با سرمایه و تخصص و حداقل نیروی‌ کار وارد کشور شده‌اند و پیشتر هم نقش سازنده در عمران کشور داشته‌اند، فکری نمی‌شود تا دست‌کم کنترلی بر عِدّه و عُدّه آنان شود؟

در همه جای جهان درصد ناچیزی از مهاجران سوء رفتار دارند و از آنان فعالیت‌­های تبهکارانه و مجرمانه سر می‌­زند؛ یا رفتار جامعه میزبان نیز در مواردی با مهاجران به دلایل مختلف دوستانه نیست، اما این همه داستان و انگیزه نفرت و دمیدن بر آتش ترس و خشم علیه یکدیگر نیست و راه‌حل‌های روشنی برای کاستن از آسیب‌ها وجود دارد. به جای همه این تدبیرها، در دو‌سوی مرز اما زمام کار به ترسی توام با هیجان آن‌هم با پیشتازی فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی سپرده شده است که به وضوح رد برخی آتش‌افروزی‌های هدف‌دار هم در آن دیده می‌شود.

کاری عامدانه که در منتهای خود دل به ایجاد تنشی در مرزهای شرقی ایران بسته است که در اوضاع کنونی می‌تواند، به شدت زیانبار باشد و جالب آنکه در این روند نه تنها عوامل خارجی بلکه ظاهرا حتی برخی عوامل داخلی نیز بدشان نمی‌آید که سایه ناامنی دیگری در قد و قامت خطر داعش در قالب اغراق شده مهاجران، آنچنان گسترش یابد تا به مدد آن نگاه و‌ سیاست‌های امنیتی، توجیه منافع گروهی خاص گردد.



https://www.titrqazvin.ir/news/6901

مطالب پیشنهادی از سراسر وب