با بگیر و ببند کارها درست نمی‌شود

با بگیر و ببند کارها درست نمی‌شود
با بگیر و ببند کارها درست نمی‌شود
مسعود پزشکیان، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگو با نشریه تقاطع درباره مواضع خود در حوزه برخی مسائل روز از جمله طرح شفافیت، مذاکرات و اقتصاد می‌گوید.
مسعود پزشکیان، فعال سیاسی اصلاح طلب در گفت‌وگو با نشریه تقاطع درباره مواضع خود در حوزه برخی مسائل روز از جمله طرح شفافیت، مذاکرات و اقتصاد می‌گوید.

گفت‌وگوی تفصیلی نشریه تقاطع شماره 7 | مسعود پزشکیان متولد هفتم مهر 1333 در استان آذربایجان غربی، سیاستمدار اصلاح طلب و پزشک متخصص است. او نمایندگی مردم تبریز، آذرشهر و اسکو از دوره‌ی هشتم تاکنون برعهده داشته است و نایب رییس اول دهمین دوره مجلس شورای اسلامی بوده و همچنین در دولت هشتم سید محمد خاتمی وزیر بهداشت و درمان بود.

پزشکیان تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش مهاباد طی کرد و سپس به اورمیه رفت و در هنرستان کشاورزی ارومیه، دیپلم صنایع غذایی گرفت. پس از اخذ دیپلم، در سال 1352 جهت انجام خدمت سربازی به شهر زابل در استان سیستان و بلوچستان منتقل شد و در همین دوره بود که به پزشکی علاقه پیدا کرد و در نتیجه در سال 1354 و پس از اتمام خدمت سربازی، دیپلم دوم خود را در رشته طبیعی (علوم تجربی) اخذ کرد و در سال 1355 در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز پذیرفته شد. پزشکیان پس از انقلاب با تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده پزشکی و برگزاری کلاس‌های قرآن و نهج البلاغه و جلسات بحث و مناظره، عملا با ورود به فعالیت‌های سیاسی، باعث تقویت نیرو‌های مذهبی و وحدت آن‌ها در مقابل گروه‌های ضدانقلاب شد.

گفت وگو با مسعود پزشکیان که بیانی صریح و موضعی قاطع و شفاف دارد، سخت و دشوار است، اما آنچه در ادامه می‌آید، ماحصل گفت‌وگویی اینگونه با این چهره اصلاح طلب است.

با این سوال شروع کنیم، چه شده است که مسعود پزشکیان ِ اصلاح طلب همنوا با اصولگرایان، مخالف طرح شفافیت در مجلس است؟

شفافیت این نیست که من بگویم به چه کسی می‌خواهم رای دهم. می‌خواهند بدانند که بعدا بگویند تو به فلان مورد رای دادی و این باعث می‌شود تو را تایید یا رد کنند. من معتقدم شفافیت در اموال و زمین و خوردن‌هاست؛ آنچه باعث شده مملکت ما به این پیسی افتاده که نباید می‌افتاد. نه اینکه تو می‌خواهی به FATF رای دهی یا ندهی. یک تعداد از کاندیداها که در این دوره می‌خواستند دوباره رای بیاورند، در برخی جاها آبرویش را بردند که چرا به FATF و برجام رای دادی.

آن طرح شفافیت نیست. شفافیت یعنی FATF، شفافیت یعنی اینکه چه بلایی سر 700، 800 میلیارد دلاری که دستمان بود، آمد. الان مدام می‌گویند  میلیاردها دلار را چهار هزار تومان فروخته‌اند. ما 800 میلیارد دلار را هزار تومان فروختیم. مشخص است سرمایه مملکت را چه کار کردیم؟ الان می‌خواهیم با چین قرارداد 25ساله ببندیم که 400 میلیارد دلار بیاورد آن هم برای خودش است و منفعتش را خودش می‌برد.

 800 میلیارد دلار در هشت سال دست این کشور آمد، چه شد؟ چرا شفاف نیست؟ کسانی که هشت هزار میلیارد و 10 هزار میلیارد خوردند و الان می‌گویند دستگیرشان کردیم، خب پول برگشت؟ آدم‌های بیچاره‌ای که پولشان را بانک‌ها خورده بودند، چه بلایی سرشان آمد؟ من نایب رئیس که بودم یک راه حل پیدا کردیم و بخشی از پول اینها برگشت. چه کسی این پول‌ها را خورد و برد؟ شفافیت این نیست که من چه می‌گویم؟ شفافیت این است که چطور خوردند و بردند. چطور این همه منابع دست این مملکت آمد و گم شد. چرا باید پول گم شود؟

دولت رییسی بعد از چند ماه بالاخره تصمیم گرفت مذاکرات متوقف شده برجام را با اما و اگرها و شرط‌هایی از سر بگیرد، آیا حل مشکل برجام و مسائل خارجی و تحریم‌ها می‌تواند در حل مسائل و مشکلات کشورموثر باشد؟

به نظر من اگر بخواهیم به توسعه و رشد برسیم باید با دنیا آشتی کنیم. یک عده از این آقایان در مجلس می‌گفتند برجام بد است، من می‌گویم بد است؟! حالا پاره‌اش کنید، اما مسائل را هم حل کنید. مگر ادعا نمی‌کردند این دولت مسائل را به برجام گره زده؟ خب این دولت جدید به برجام گره نزند! گفت‌وگو نکند و پاره‌اش کند اما حل کند. ما فرصت نداریم، جوانان‌مان دارند پیر می‌شوند، بیکار و گرفتارند، از آن‌طرف هم فقر و گرسنگی و فساد و رانت و دزدی و رشوه و… تا دلتان بخواهد وجود دارد؛ خودشان هم که می‌گویند وجود دارد، خب درستش کنند. برجام را جمع کنند، نگویند حالا برویم گفت‌وگو کنیم، شما که می‌گفتید گفت‌وگو لازم نیست، پاره‌اش کنید اما مسائل را هم حل کنید؛ حل کنید! سفره‌ی مردم را هم رنگین کنید.

ما نمی‌گوییم این دولت بد است، این دولت خیلی هم خوب است؛ هر سیاستی را هم اجرا کند کمک می‌کنیم اما سفره‌ی مردم باید رنگین شود، مشکلات جوانان ما باید حل شود، رانت و رشوه و فساد و فرار مالیاتی و زمین‌خواری باید جمع شود و جمع شدن اینها سیستم و چارچوب می‌خواهد؛ با بگیر و ببند درست نمی‌شود. باید راه علمی را رفت و اینگونه حلش کرد.

برجام را یک دستاورد می‌دانید؛ یا فرصتی که به هر حال به نوعی از دست رفت؟

معتقدم برجام دستاورد بالایی داشت. ترامپ چرا شکست خورد؟ یکی از عواملش همین برجام بود. چرا ترامپ در سازمان ملل و شورای امنیت نتوانست یک قطع نامه علیه ایران به تصویب برساند؟ حتی انگلیسی‌ها و اروپایی‌ها که الان می‌گوییم بد هستند به او رای ندادند، اگر ما در برجام نبودیم، ترامپ نمی‌توانست دنیا را علیه ما متحد کند؟ او با قلدری و بی منطقی این کار را می‌کرد؛ اما اگر برجام نبود، منطقی و عامه پسند مصوبه می‌گرفت و لازم نبود چهره خودش را بد کند و به راحتی علیه ما قطع نامه صادر می‌کرد. چرا ما الان توانسته‌ایم با چین و روسیه کار کنیم؟ همان موقع همین چین و روسیه علیه ما در قطع نامه‌ها رای می‌دادند.

عده‌ای از تندروها معتقدند خروح از برجام بیش از ادامه مذاکرات هسته ای وین دستاورد برای ما دارد.

اصلا ما الان از برجام خارج شویم، مگر کسی جلوی ما را گرفته است؟ آلترناتیوی که می‌تواند ما را بهتر از برجام جلو ببرد چیست؟ به قول یک عده که می‌گویند این برای ما نان نشد، شما اگر بلد هستید کار دیگری کنید. چرا این مجلس اعلام نمی‌کند راه نان درآوردن با کدام روش درست است و مشکل اقتصادی مردم حل می‌شود.

در دنیایی که ما زندگی می کنیم، امکان ندارد بدون ارتباطات خارجی بتوانیم به سرعت رشد کنیم. چین که کمونیستی بود و نظام بسته داشت هم زمانی توانست شکوفا شود که درهایش را باز کرد و با همان هایی که الان کل کل می‌کند سرمایه گذاری مشترک انجام دهد. تجربه دنیا مشخص است. معاملات مشخص است. اگر نتوانیم این معاملات و ارتباطات را در دنیای کنونی با روش‌هایی که وجود دارد؛ انجام دهیم و اگر نتوانیم در این بازی شرکت کنیم، ما را بازی نمی‌دهند.

بنابراین معتقدید بدون ارتباط با دنیا امکان حل مشکلات و توسعه و شکوفایی اقتصادی و رفاه عمومی ممکن نیست؟

ببینید سیاست کلی که مقام معظم رهبری فرمودند ارتباط با تمام دنیا براساس عزت، حکمت و مصلحت است. اینها باید اجرائی شود. حاکمیت برای کسب موفقیت باید مشکلات خود را با دنیا و کشورهای منطقه حل کند در غیر این صورت امکان رفع مشکلات وجود ندارد. متاسفانه مخالفت‌هایی که با دولت روحانی در مسئله مذاکرات و همکاری ایران و آژانس صورت گرفت یک رقابت سیاسی بود و مصلحت مملکت در آن نادیده گرفته شد. باید خیلی زودتر از این مشکلات کشور را حل می‌کردیم.

در دولت روحانی عده‌ای نمی‌خواستند رقیب شان به مصالحه برسد، اکنون موافقند و در صدد مصالحه برآمدند خیلی خوب است این کار را انجام دهند ولی حتما انجام دهند. باید کاری کرد تا مشکلات ارتباطی، اقتصادی و گفت‌وگو با دنیا را حل کنیم و گرنه اوضاع مملکت روز به روز بدتر خواهد شد. باید با دنیا و منطقه و خودمان مسائل را حل کنیم ما با خودمان هم مشکل داریم. نمی‌شود با همه دعوا کنیم و بعد بگوییم مشکل اشتغال را چگونه می‌توان حل کرد، نمی‌شود سرمایه گذار داخلی را فراری داد و بعد بگوییم چگونه می‌توان سرمایه گذار جذب کرد تناقض دارد، شدنی نیست.

شورای امنیت باید تصمیم نهایی و کلان را براساس مصلحت مملکت اخذ کند، با لجبازی با دنیا نمی‌توان مملکت اداره کرد. وقتی در سطح کلان نظام به تفاهم برسند، نمایندگان هم از قانون اقدام راهبردی خود کوتاه خواهند آمد. باید مجمع تشخیص FATF را از حالت مسکوت خارج کند و در رابطه با آن تصمیم بگیرد زیرا در غیر این صورت هزینه تولید و تجارت را بسیار بالا میبرند، دور زدن تحریم‌ها هزینه دارد.

برخی بر این باورند که یک دست شدن حاکمیت و حذف برخی جریان‌های سیاسی و مشخصا اصلاح طلبان از قدرت، سبب شتاب گرفتن موفقیت‌های حاکمیت خواهد شد. فکر می‌کنید چنین اتفاقی ممکن است؟

با این حرف‌ها، کارها دیگر به نتیجه نمی‌رسد و خودشان بدتر گیر می‌افتند. به طور کلی وقتی همه یکدست باشند به نفع کشور نیست، بالاخره یک فرد یا گروهی هم باید باشند که بتوانند نقد کنند. اگر قرار باشد که ما هر کاری می‌کنیم از یکدیگر تعریف کنیم، هیچ‌وقت نمی‌توانیم عیب‌های خودمان را ببینیم و حتی گاهی بر این عیب‌ها و اشتباهات سرپوش می‌گذاریم؛ در نتیجه به‌جای اینکه پیشرفت کنیم، عقب می‌مانیم.

در رقابت است که انسان توسعه پیدا ‌می‌کند و عیب‌های خودش را اصلاح کرده و پیشرفت می‌کند اما وقتی رقابت نیست دیگر تفاوتی ندارد هر کاری که می‌کنید به خودتان می‌گویید که کاری بهتر از این نبود.

طرفداران این شیوه می‌گویند که در این شرایط کارها بهتر انجام می‌شود و کمتر قوا برای یکدیگر مانع‌تراشی می‌کنند.

حاکمیت همه مردم هستند، وقتی ما جریان‌هایی را حذف کرده و یک جریان را حاکم کنیم، این از نظر عدالت درست نیست. کشور متعلق به همه است، مال یک دسته، یک گروه و یک جریان نیست. ولی متاسفانه ما آمدیم همه آن کسانی که آن طرف بودند را به بهانه‌های مختلف کنار گذاشتیم و یکدست کردیم. حالا یک دست کردند؟ اشکال ندارد سفره مردم را رنگین کنند و مشکلات مردم را حل کنند. ولی اگر نتوانستند این را حل کنند توجیه نکنند و بازی «کی بود، کی بود، ما نبودیم به راه نیندازند»؛ حالا که خودشان هستند، حل کنند ما هم دعا و کمک می‌کنیم.

ما دیدیم  آن‌هایی که ادعا کردند مشکل مسکن وجود دارد، سوءمدیریت است، فقر وجود دارد و سفره مردم رنگی نیست؛ گفتند که برجام و FATF بد است. این‌ها می‌گفتند FATF بد است، برجام بد است، خب این‌ها را حل نکنند و با آن‌ها هم دعوا کنند و مشکلات کشور را حل کنند، ببینند شدنی است؟ اما این امکان ندارد که چنین امری محقق شود.

اکنون بیایند سفره مردم را رنگی کنند ما نیز کمک‌شان می‌کنیم؛ همه آدم‌ها را بیرون بگذارند اما مشکل مردم را حل کنند اما به شرط اینکه مشکل را حل کنند، مهم نیست که من باشم یا فرد دیگری مهم این است که مشکلی که مردم به آن گرفتارند را حل کنیم، نه اینکه دعوای قدرت باشد یا دعوا بر سر این باشد که من بخورم و تو نخوری. منابع این مملکت را یا ما خورده‌ایم یا آن‌ها؛ یا اینکه ما خوابمان برده و دیگران خوردند یا خودمان نیز دست داشته‌ایم. اگر این منابع را به نفع مردم هزینه کنند، دعوایی نداریم.

در انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت نشدید. با وجود مطالبه شما برای اعلام دلایل رد صلاحیت، بالاخره این دلایل اعلام شد؟

ما از شورای نگهبان انتظار داریم تا براساس عدالت و حق قضاوت کند و دلایل رد صلاحیت را شفاف سازی کند. 40 سال از جمهوری اسلامی می‌گذرد اما ما هنوز نتوانستیم شاخص‌هایی برای ارزیابی افراد براساس عدالت و حق تعیین کنیم. بنده معتقدم اگر کشور بخواهد درست شود باید همه در صحنه حضور پیدا کنند، اما با این شرایط امکان حضور همه در صحنه نیست. صلاحیت افراد باید براساس شاخص‌های معینی اندازه گیری شود. زمانی که شورای نگهبان افراد را رد می‌کند شخصیت آن‌ها را خرد می‌کند. باید صلاحیت‌ها براساس شاخص‌هایی مبتنی بر عدالت و حق بررسی شود.

خداوند در آیات مختلف قرآن تاکید کرده که پیامبرانی را فرستاده تا براساس کتاب الهی عدالت را برقرار کنند. کسی که حق و انصاف را رعایت نکند باید منتظر عذاب خداوند باشد. آن‌چه که ما از شورای نگهبان انتظار داریم رعایت حق و قضاوت براساس عدالت است. بنده از شورای نگهبان تقاضای شفافیت داشتم، اما هیچ دلیلی به من اعلام نشده است من عملا توضیح خواستم ولی کسی پاسخ نداد، کسی با ما حرف نزد.

پایین بودن مشارکت مردم در انتخابات چقدر در بی‌اعتمادی جامعه نسبت به حاکمیت موثر است؟

بسیار زیاد! جامعه الان نسبت به ما، نسبت به حاکمیت نگاه خوبی ندارد؛ در مجلس هم به این موضوع اشاره کردم. مملکت زمانی می‌تواند شکوفایی داشته باشد که تمام پتانسیل‌های آن را آزاد کنیم. همه‌ی پتانسیل‌های مملکت، یک جناح و یک دسته و یک حزب نیستند، یک نژاد و یک قوم نیست؛ ما زمانی می‌توانیم رشد کنیم و به سرعت پیش برویم که همه‌ی پتانسیل‌ها را در همه‌ی جناح‌ها و… آزاد کنیم تا آن‌ها هم کمک کنند که مملکت به سمت پیشرفت حرکت کند.

چنین روندی با نگاه بسته امکان‌پذیر نیست. نگاه‌ها باید باز باشد و میدان برای اینکه همه اجازه‌ی رشد داشته باشند وسیع باشد. حالا اینها آمده‌اند و می‌گویند ما درست می‌کنیم، خب بفرما! از آن‌های دیگر خواستند استفاده کنند، بکنند اگر هم نخواستند باید درستش کنند؛ که بنظر من به این سادگی نخواهند توانست. اگر همه در میدان نباشند، این جنگ بدتر از جنگ صدام است. زمان صدام امام می‌گفت بسیجی همه‌ی آن کسانی است که بالای 18 و 20 سال سن دارند و می‌توانند پای میدان جنگ بیایند. در این مملکت الان بسیجی برای حل مشکلات، همه‌ی آن جوانان و کسانی هستند که در این مملکت‌اند و می‌توانند برای این کشور کاری کنند. بسیجی یک گروه سازمان یافته‌ی اسم و رسم‌دار و تشکیلات‌دار نیست. همه‌ی کسانیکه در این مملکت می‌توانند خدمت کنند باید بسیجی‌وار بیایند و اجازه هم بدهند که اینها بتوانند برای مملکت کاری کنند. اگرنه اگر فکر کنیم که بسیج همان سازمان است و مملکت همین جناح و دسته است، من بعید می‌دانم که ما بتوانیم بر این مشکلات عظیمی که با آنها مواجهه ایم؛ فائق بیاییم.

باید بسیجی‌وار همه‌ی مردم را به صحنه بیاوریم و از همه کمک بخواهیم تا مشکلات حل شود. اگر نه به این سادگی حل نخواهد شد. اینها [مسئولین] خودشان را با مشکل مواجه خواهند کرد؛ اما مشکل اینها مهم نیست، خطر این است که اسلام و دین و باوری که ما معتقدیم برتر است زیر سوال می‌رود؛ در عمل وقتی ما شکست می‌خوریم اعتقاد و باورمان را در مقابل جامعه و در مقابل دید جهانیان زیر سوال می‌بریم. خطر این بالاتر است از اینکه من پزشکیان یا آن آقایی که آنجاست شکست بخورد یا بدنام شود. مهم این است که ما باید کاری کنیم که مردم و کشور ما با عزت و قدرت به مراحل بالای تمدن، رشد، شکوفایی، آرامش و آسایش برسند. اگر نتوانیم این کار را بکنیم آبروی باورمان را می‌بریم، اگرنه رفتن آبروی من پزشکیان هیچ مهم نیست.

طرح نمایندگان اصولگرای مجلس موسوم به صیانت کاربران در فضای مجازی را چگونه می‌بینید؟

چنین طرحی نمی‌تواند در جامعه برد داشته باشد، خیلی وقت‌ها خیلی از چیزهایی را که از اول انکار و رد می‌کردیم یا تایید نمی‌کردیم، خودبه خود آمده و ما را زیر پای خودش له کرده و برده است. با رادیو، حمام،‌ ویدیو و هر چیز تازه‌ای مخالفت کردیم و این به هیچ جایی نمی‌رسد.

و سوال آخر اینکه، شما خودتان را پزشک سیاست مدار می‌دانید یا سیاست مدار پزشک؟

اگر سیاست را به عنوان اینکه انسان بتواند راه درست را برود در نظر بگیریم، بین سیاست و پزشکی فرقی وجود ندارد و اگر بتوانیم در تمام تصمیماتی که می‌خواهیم بگیریم، براساس چارچوب‌ها و مبانی علمی حرکت کنیم، می‌توانیم به مقصدی که در نظر گرفته‌ایم، برسیم و اگر نرسیم دلیل مشکلات و گرفتاری‌هایی را که مانع شده‌اند، خواهیم فهمید. ولی اگر سیاست را به عنوان اتفاقاتی که الان وعده بدهند و برای جلب نظر حرف بزنند و بعدا درست از کار درنیاید، ما چنین ساختاری را نمی‌شناسیم و سیاستی را که توام با دروغ و حیله است، به هیچ وجه قبول ندارم و این راه را نرفته و نخواهم رفت.



https://www.titrqazvin.ir/news/6532

مطالب پیشنهادی از سراسر وب