اینک، با حلول بهار و برآمدن نوروز، دفتر سال کهنه بسته خواهد شد و دیوان سالی نو، در آیینه تقویم ایرانیان گشوده شده است؛ سالی که بیش از پیش به فضل و عنایت الهی دل بستهایم؛ همو که مقلب القلوب است و محول الاحوال و امیدواریم سال نو، سال گذر ملت بزرگ ایران از آلام و مشکلات و سختیها و نامرادیها باشد و دل مهربان و پُر عاطفه مردم ما، به میمنت بهار و نو روز و سال نو، به امید و شادی بیفتد و نعمت و برکت و ارزانی و فراوانی در طالع این سال مُقدّر گردد و از دامان صبر، ظفر آید و روزگار خوش و خرم.
اینک، با حلول بهار و برآمدن نوروز، دفتر سال کهنه بسته خواهد شد و دیوان سالی نو، در آیینه تقویم ایرانیان گشوده شده است؛ سالی که بیش از پیش به فضل و عنایت الهی دل بستهایم؛ همو که مقلب القلوب است و محول الاحوال و امیدواریم سال نو، سال گذر ملت بزرگ ایران از آلام و مشکلات و سختیها و نامرادیها باشد و دل مهربان و پُر عاطفه مردم ما، به میمنت بهار و نو روز و سال نو، به امید و شادی بیفتد و نعمت و برکت و ارزانی و فراوانی در طالع این سال مُقدّر گردد و از دامان صبر، ظفر آید و روزگار خوش و خرم.
یادداشت نشریه تقاطع شماره 22 | 1- بهار با همه زیبایی، شکوه و چشمنوازیاش از راه رسید و بار دیگر، زمین به لطف قدوم معطرش، به سبزی و طراوت نشست و حیات، رنگی تازه گرفت و آدمی فصلی تازه را در غوغای «نو روز» آغاز کرد. نوروز، قدمتی به عمر بهار دارد و بهار در این جشن کهن، جلوهای تازه می یابد و ایرانیان، از آن رو که بهار را ارج بسیار میدارند و «نو روز» را بر دیده دل مینشانند، این دو فرخنده رویداد را به جشن مینشینند و مبارک میدارند. اینک، با حلول بهار و برآمدن نوروز، دفتر سال کهنه بسته خواهد شد و دیوان سالی نو، در آیینه تقویم ایرانیان گشوده شده است؛ سالی که بیش از پیش به فضل و عنایت الهی دل بستهایم؛ همو که مقلب القلوب است و محول الاحوال، و امیدواریم سال نو، سال گذر ملت بزرگ ایران از آلام و مشکلات و سختیها و نامرادیها باشد و دل مهربان و پُر عاطفه مردم ما، به میمنت بهار و نو روز و سال نو، به امید و شادی بیفتد و نعمت و برکت و ارزانی و فراوانی در طالع این سال مُقدّر گردد و از دامان صبر، ظفر آید و روزگار خوش و خرم!
2- سالی که دفتر آن به گردش ایام بسته شد، سال پر اتفاق و حادثه برای ملت بزرگ ایران بود؛ سالی که سه ماه آزگارش به اعتراض و ناآرامی گذشت و تلخی بر تلخی افتاد و لبخند از لب مردمان رخت بست. تاسف آنکه اعتراض و خواسته مردم، چندان دیده نشد، هر چند دستان بیگانه کوشیدند از این فریادها برای خود کلاهی بسازند و از امواج آن سواری بگیرند! اما به هر روی، اگر نبود عفو رهبر انقلاب و محبت پدرانه ایشان که به بسته شدن پرونده هزاران متهم و محکوم و آزادی زندانیان این رخدادها انجامید، با دست فرمانی که مسئولان به کشورداری مشغول هستند، بیش از آنچه اینک با پیامدهای وقایع پاییز روبهرو هستیم، مشکل و مساله داشتیم.
3- پیش از این نوشته بودم: «این فرمان مُدبرانه، آغاز راهی است که میتواند به ترمیم شکافهای پدیدآمده، توجه به اعتراضها و رفع علتهای بروز رخدادهای اخیر بینجامد، مشروط بر آنکه اجماع موجود در حاکمیت، طرحی نو در اندازند و راهی که رهبر انقلاب به حکمت و مصلحت و دوراندیشی گشودهاند، را با اتخاذ سیاستها، رویکردها و رویههای تازه استمرار بخشد. بحث تساهل و تسامح نیست، اما بدیهی است که نمیتوان همچنان بر سیاستهای گذشته اصرار کرد و انتظار همراهی و همدلی و اتفاق در جامعه را داشت»، اما تا کنون نه تنها تدبیر و تغییری از حکمرانان مشاهده نشده که با تمرکز آنان بر موضوع مقابله با «بی حجابی» عدهای قلیل، بستر تازهای را برای تکرار آنچه در سال کهنه گذشت و تلخی بر تلخی افزود، فراهم میکنند. گرچه از ما فقط صرفا گفتن بر میآید و انذار دادن، آنچه میماند فرجام ادای صحیح مسئولیت سکانداران مملکت است و تدبیر صحیح امور.
4- توافق با عربستان سعودی برای از سرگیری دوباره رابطه دیپلماتیک با میانجیگری چین، تلاش برای بهبود رابطه با امارات متحده عربی و امضای تفاهمنامه امنیتی با عراق، که هر سه با سفر علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی انجام پذیرفت، نشان داد که همچنانکه با سازمان بینالمللی انرژی اتمی میشود کنار آمد و از غامض شدن پرونده هستهای ایران در شورای حکام و انتقال مجدد آن به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کرد، در فقره مربوط به روابط با همسایگان نیز از درِ تدبیر وارد شد و کاری کرد کارستان! هر چند نقشآفرینی شمخانی در این فقره برخلاف آنچه برخی گفتهاند و نیز میگویند مربوط به «عرب» بودن وی نیست، که معتقدم تدبیر شخص رهبری انقلاب بر این قرار گرفت که برای گرهگشایی از مشکلات موجود در روابط ایران با همسایگان، این مسئولیت توسط ساختاری فراتر از دستگاه دیپلماسی کشور و به نوعی توسط فردی که نمایندگی ایشان در شورایعالی امنیت ملی (و دبیری آن شورا) را بر عهده دارد، انجام شود. هر چه باشد یا نباشد، پیامد این سفرها و توافقها، چشمانداز خوبی برای حل و فصل دیگر مسایل در پرونده نسبتا سنگین سیاست خارجی ایران خاصه حل و فصل «برجام»، اصلاح و بهبود رابطه با اروپا و پیوستن ایران به «اف.ای.تی.اف» گشود.
5- سال کهنه، البته هیچ رهاوردی برای دولت رییسی نداشت؛ در ابعاد مختلف ناکام بود و نه تنها کارنامه قبولی از مردم ایران نگرفت که حامیان خویش را نیز دلآزرده و خشمگین کرد و جماعتی از آنها را راهی اردوگاه منتقدان ساخت. دولتی که سال را با بیتدبیری حذف ارز ترجیحی و سیاست باصطلاح جراحی اقتصادی آغاز کرد و کمر مردم را در نتیجه تورم و گرانی فزاینده شکست، در مابقی سال نیز جز گفتار درمانی کاری از پیش نبرد و وضع اقتصاد مملکت را با بیبرنامگی، به جایی رساند که پول ملی حقیرتر و سفرهی معیشت مردم کوچکتر شد. در قزوین نیز، وضع بهتر از دیگر نقاط مملکت نبود؛ گفتار درمانی نماینده عالی دولت در استان ادامه داشت و اعلایی ماند با دهها وعده بیثمرش برای توسعه استان و رفع مشکل مردمان!
6- و ختم کلام اینکه، همانگونه که در فراز نخست این وجیزه اشاره کردم، سالی نیکو و خوش برای مردم ایران میطلبم؛ سالی که در دل آن، تدبیر بر بیتدبیری، خردورزی بر بیخردی و اعتدال و تسامح بر تندروی و خشم فائق آید و مسئولان، جز همهی مردم نبینند و جز بر همهی آنان دست به تدبیر نبرند و به تغییر در شیوه حکمرانی، گره بگشایند، نه آنکه هر روز، گرهی تازه بر پای مملکت بیندازند و خلق را درگیر سازند... انشاءالله
انتهای پیام/