با رونق دوباره تئاتر قزوین در دهه سی و شکلگیری گروههای تازه نمایشی در سالهای پایانی این دهه و دهه چهل، نمایشها این بار در آمفی تئاتر دبیرستانهای تازه تاسیس از جمله محمدرضا شاه پهلوی (پاسداران)، رهنما (مسجد -مدرسه حیدریه)، محمد قزوینی، شاهدخت (توحید) و ثریا (شهید بهشتی) بهروی صحنه رفتند و برخی از روسای این مدارس نظیر امیر شاهی، سعدآبادی، موسوی، مشفقین و... را باید بانیان گسترش و رونق هنر تئاتر در قزوین طی سالهای دهه چهل دانست.
با رونق دوباره تئاتر قزوین در دهه سی و شکلگیری گروههای تازه نمایشی در سالهای پایانی این دهه و دهه چهل، نمایشها این بار در آمفی تئاتر دبیرستانهای تازه تاسیس از جمله محمدرضا شاه پهلوی (پاسداران)، رهنما (مسجد -مدرسه حیدریه)، محمد قزوینی، شاهدخت (توحید) و ثریا (شهید بهشتی) بهروی صحنه رفتند و برخی از روسای این مدارس نظیر امیر شاهی، سعدآبادی، موسوی، مشفقین و... را باید بانیان گسترش و رونق هنر تئاتر در قزوین طی سالهای دهه چهل دانست.
یادداشت نشریه تقاطع شماره 21 | پیش از این در مطلبی تحت عنوان «تئاتر قزوین و نمایشهای روحوضی» به پیشینه هنر نمایش در این شهر اشاره کردم، در این بخش به وضعیت تئاتر قزوین در سالهای چند دهه نخست قرن گذشته میپردازم.
پس از انحلال انجمن پرورش و دستگیری تعدادی از اعضای آن که از سال 1303 با استفاده از آثار غربی، هنر نمایش را در قزوین متحول کرده بودند، گروه تئاتر «کمدی» که اندکی قبل از ایجاد انجمن پرورش توسط «سید حسین مجابی» شکل گرفته بود، اما فعالیتهای نمایشی آن محدود به چند کار نمایشی آنهم در قرائتخانه سر در عالیقاپو بود، بار دیگر فعالیتهای خود را از دی ماه سال 1307 از سر گرفت.
بهنوشته مولف «تئاتر و سینما در قزوین»، فعالیت دوباره این گروه با اجرای نمایش «احمقِ ریاستطلب» از سر گرفته شد و عواید این نمایش که در سالن لالهزار (شهرداری) بهروی صحنه رفت، به نفع جمعیت شیر و خورشید (هلال احمر) قزوین اختصاص داده شد، اما بهنظر نمیرسد که این گروه پس از اجرای نمایش یاد شده، نمایش دیگری را به صحنه برده باشد که اگر اینگونه بود خبر آن مانند نمایش «احمق ریاستطلب» در نشریات آنهنگام قزوین درج میشد.
براساس همین منبع، در سال 1310، تعدادی از جوانان علاقهمند گروهی به نام «رهنما» در قزوین تاسیس کردند که اجرای نمایش «عمو رجب» در سالن بلدیه (شهرداری) از جمله کارهای این گروه تئاتری بود. با بررسی نشریه «بازپرس» چنین بر میآید که تئاتر قزوین از این سال تا اشغال قزوین در سال 1320 توسط متفقین از رونق خوبی برخوردار بوده و نمایشهای متعددی توسط گروههای مختلف تئاتری بهویژه «انجمن نسوان» در سالنهای بلدیه، گراند هتل و سینما شاهپور بهروی صحنه رفت. «من مردم»، «حکم اعدام»، «روح انتقام»، «شبی در جنگلِ کلبۀ محقر»، «دام عشق»، «قضاوتِ روزگار»، «روزگار قمارباز»، «مشدی عباد» و... از جمله این نمایشها بودند.
در کوران جنگ جهانی دوم، با اشغال بخشهای وسیعی از ایران توسط ارتشهای انگلستان و شوروی، قزوین نیز در شهریور سال 1320 توسط نیروهای ارتش سرخ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی به تصرف درآمد و طبیعی بود در چنین شرایطی که شهر زیر چکمههای سربازان اشغالگر قرار داشت، فعالیتهای هنرمندان تئاتر نیز که در دوره پهلوی اول، شکلی تازه به خود گرفته بود، متوقف شود. گرچه در دوره اشغال شهر، فعالیت محدودی با اجرای چند نمایش توسط چند تن از هنرمندان نزدیک به حزب توده انجام شد، اما چهار سال پس از خروج اشغالگران از ایران، هنر نمایش در قزوین دچار رکود بود و تا سال 1328 رویداد خاصی در حوزه تئاتر در این شهر رخ نداد.
در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، بار دیگر به همت برخی از فرهنگیان شهر همچون «حاجی کمالالدین بکتاشی» نمایشهایی به صحنه رفت؛ نمایشهایی که سعی در تقویت روحیه ملیگرایی در میان مردم داشتند. نمایشنامههای «نادر فرزند شمشیر»، «کاوهی آهنگر»، «سربازِ وطن»، «ابوالقاسم خراسانی» و «کورش پسر ماندانا» در این دوره به اجرا درآمدند که ویژگی بارز آنها عدم بهرهگیری از ابزار و تکنیکهای قابل قبول در زمینه نور، دکور و لباس بود، ولی چون با زمینههای کمدی و همراه با پیش پرده و دکلمه و موسیقی بهاجرا در میآمد مورد استقبال مردم قرار میگرفت. «علی فرهودی»، «اکبر سید جوادی»، «صادق کارآگاه»، «بزرگ غفاری»، «سیروس غیاثوند» و «هوشنگ غیاثوند» از جمله بازیگران این نمایشها بودند.
این نمایشها که عمدتاً به صورت مجموعه (یک نمایش درام، پیش پردهخوانی و گاهی اوقات موسیقی) بود اغلب در آمفیتئاتر مدرسه ارامنه و یا سالن سینما تابستانی (سینما ملت) اجرا میشدند. در سالهای پس از آن نیز، «هوشنگ صفا کیش» و «مصطفی کریمی» با بهرهگیری از بازی «ملکه رنجبر»، چند نمایش در آمفیتئاتر مدرسه ارامنه به صحنه بردند که درآمد این نمایشها برای کمک به نیازمندان هزینه شد. از هنرمندان این دوره تئاتر قزوین میتوان به علی فرهودی، اکبر سید جوادی و اصغر سیمیاری اشاره کرد که بعدها روانه تهران شدند و در نمایشهای پایتخت و فیلمهای فارسی به ایفای نقش پرداختند.
با رونق دوباره تئاتر قزوین در دهه سی و شکلگیری گروههای تازه نمایشی در سالهای پایانی این دهه و دهه چهل، نمایشها این بار در آمفی تئاتر دبیرستانهای تازه تاسیس از جمله محمدرضا شاه پهلوی (پاسداران)، رهنما (مسجد -مدرسه حیدریه)، محمد قزوینی، شاهدخت (توحید) و ثریا (شهید بهشتی) بهروی صحنه رفتند و برخی از روسای این مدارس نظیر امیر شاهی، سعدآبادی، موسوی، مشفقین و... را باید بانیان گسترش و رونق هنر تئاتر در قزوین طی سالهای دهه چهل دانست.
از سال 1343 نیز با همت برخی از هنرمندان با سابقهتر شهر بهتدریج گروههای دیگر تئاتری در قزوین شکل گرفتند و هر گروه در مدتی به اجرای نمایشهای مختلف در سطح شهر پرداختند. ابراهیم قربانی (فرخمنش) که در سال 1339 نمایش «خشم دریا» نوشته «فرهاد طاهری» نمایشنامهنویس قزوینی را با موفقیت در دبیرستان رهنما اجرا کرده بود، گروه تئاتری «کاسپین» را تاسیس کرد و بسیاری از هنرمندان تئاتر آن سالها و سالهای بعد قزوین را گرد خود جمع نمود. احمد میرفخرایی، اکبر عطار، مصطفی کریمی، هوشنگ صفا کیش، محمد ساربان، غلامحسین لطفی، حسین درکی، حسن صباحی، صمد رضایی، نادر دلاوری، وازگن بیگلریان، مرتضی حاج محمدی، عباس خامدا، محمد آقایی، عزیزاله میرابی، فیروز ناپلئونی و... از جمله این هنرمندان بودند.
این گروه که وابسته به امور هنری جمعیت شیر و خورشید قزوین بود با حمایتهای «سیروس امیر غیاثوند» و با تشویق اشخاص با ذوقی چون «کسری» دبیر پیشاهنگی، «اباهاشمی»، «سید باقر شادمان» و «دکتر خرسند» چراغ تئاتر شهر را روشن نگاه داشتند و نمایشهایی چون: تله، راهها و کتابها، سیاهپوست سرگردان، گل زرد، صبح روشن، خیمۀ سبز، کورش پسر ماندانا، دنیای جوانان، نادر شاه، مونتسرا، انسانهای فراموش شده، لبۀ تیز صندلی، جیمز باند، ماشین مشدی ممدلی، جدال مدعی با سعدی، جانی سیاهپوش و... را در آمفیتئاتر جمعیت شیر و خورشید (هلال احمر)، سازمان پیشاهنگی و دبیرستانهای محمدرضا شاه (پاسداران) و محمد قزوینی بهروی صحنه برد.
انتهای پیام/