بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر قرار دارند

بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر قرار دارند
بخش مهمی از جامعه زیر خط فقر قرار دارند
شاید بی‌راه نباشد که عده‌ای فقر را «مادر» آسیب‌های‌اجتماعی می‌دانند، اما متاسفانه امروز با تورم افسار گسیخته و گرانی روز افزون، گذران زندگی چنان برای بخش مهمی از خانواده‌های ایرانی که درگیر خط فقر شده‌اند سخت و طاقت‌فرسا شده که ناچارند در این شرایط برای حفظ آبروی خویش، صورت به سیلی گران سرخ نگه دارند.
شاید بی‌راه نباشد که عده‌ای فقر را «مادر» آسیب‌های‌اجتماعی می‌دانند، اما متاسفانه امروز با تورم افسار گسیخته و گرانی روز افزون، گذران زندگی چنان برای بخش مهمی از خانواده‌های ایرانی که درگیر خط فقر شده‌اند سخت و طاقت‌فرسا شده که ناچارند در این شرایط برای حفظ آبروی خویش، صورت به سیلی گران سرخ نگه دارند.

گزارش نشریه تقاطع شماره 21 | یکی از زشت‌ترین چهره‌های زندگی، فقر است. فرقی نمی‌کند که چند سال دارید و به چه شغلی مشغول هستید و یا این که اهل کجایید؛ اگر نشانه‌های محرومیت و تنگدستی را نزدیک خود احساس کنید؛ قطعا دغدغه و استرس شما را رها نمی‌کند.

بدون شک یکی از دغدغه‌های اساسی هر فردی، تامین نیازهای خود و افراد تحت تکلفش است. هر چند فقر انواع متفاوتی دارد که مهم‌ترین آن‌ها فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، فقر معرفتی و فقر علمی و سواد است؛ اما پرکاربردترین تعریف فقر در مسائل اقتصادی و مادی استفاده می‌شود. در لغت‌نامه‌های فارسی، واژه فقر با عناوینی مثل درویشی، خلاف غنی، تهیدستی و تنگدستی معنا شده است. شاید تعریف فقر در شرایط مختلف یکسان نبوده و اختلاف نظر در مورد آن وجود داشته باشد؛ اما مهم‌ترین تعریف عبارت است از این که یک فرد به‌دلیل عدم درآمد و مال کافی، نتواند نیازهای اولیه و ضروری خود و خانواده‌اش را تامین کند. این نیازها به غیر از مایحتاج زندگی شامل دسترسی به امکانات تحصیلی، بهداشتی، تفریحی و سلامتی هم می‌شود.  

در موازات تعریف فقر، واژه‌ای که در بُعد اقتصادی در جامعه مطرح می‌شود؛ خط فقر است که از آن به عنوان آستانه فقر یا حد فقر هم نام برده می‌شود. واژه‌ای که این روزها به‌دلیل شرایط نامطلوب اقتصادی، کاربرد فراوانی دارد. آن گونه که رییس اتاق بازرگانی ایران می‌گوید: طبق محاسبات گوناگون در 10 سال اخیر درآمد سرانه حقیقی هر ایرانی بیش از 30 درصد کاهش یافته و حدود 10 میلیون ایرانی زیر خط فقر رفته‌اند. این درحالی‌است که براساس برآوردهای وزارت کار، نرخ فقر یک خانوار 4 نفره در سال 1400 برابر 4 میلیون و 541 هزار تومان بوده، اما این نرخ در سال 1401 برای کل کشور و تهران به ترتیب برابر 7.7 و 14.7 میلیون تومان گزارش شده است.

تعریف خط فقر براساس فقر مطلق و نسبی

یک کارشناس اقتصادی فقر را این‌گونه توضیح می‌دهد: بانک جهانی دو تعریف از خط فقر دارد؛ در تعریف اول، هزینه‌ها و مخارج پایه‌ای خانواده‌ها محاسبه می‌شود؛ هر فردی که قادر باشد بیشتر از این رقم را هزینه کند؛ فقیر نیست و اگر نتواست این رقم را هزینه کند؛ فقیر است. در این تعریف، خط فقر به توزیع درآمد در سطح جامعه وابسته نیست و این نوع خط فقر به عنوان «فقر مطلق» نام‌برده می‌شود.

به گفته سلیمی، تعریف دوم برای زمانی است که همه افراد در سطح جامعه دارای یک حدی از برخورداری هستند؛ اگر فردی پایین‌تر از دسترسی به این حد معمول برخورداری باشد؛ فقیر است. به این نوع از خط فقر هم، فقر نسبی می‌گویند و معمولا در کشورهای توسعه یافته، آمار و ارقام خط فقر بر اساس فقر نسبی است، اما در جوامع در حال توسعه، اولویت با تعیین خط فقر بر اساس فقر مطلق است و آمار و ارقام فقر بر اساس آن تعریف می‌شود.

امروز در کانال‌های خبری متفاوت و بعضا غیررسمی، به‌ویژه در فضای مجازی، اخباری از میزان خط فقر در کشور منتشر می‌شود که صحت آن توسط مراجع رسمی تایید یا رد نمی‌گردد. آیا اعلام رقم خط فقر باید توسط ارگان و نهاد خاصی ارائه شود یا این‌که با توجه به نرخ تورم و رقم درآمدها در سطح جامعه، هر کارشناس و موسسه رسمی یا غیررسمی می‌تواند میزان خط فقر را تعیین کرده و آن را اعلام کند؟

این کارشناس اقتصاد در این ارتباط می‌گوید: تعیین خط فقر جزئیات، معیارها و مختصاتی دارد که باید به‌صورت فنی، تخصصی و رسمی رقم آن مشخص شود. بهترین مرجع و نهاد قانونی برای این امر مهم، وزارت کار، مرکز آمار و بانک مرکزی هستند، اما متاسفانه شاهدیم که آمار و ارقامی که در تضاد با هم هستند؛ توسط افراد و کانال‌های مختلف اعلام می‌شود که اصلا با یکدیگر هم‌خوانی ندارد و باعث سردرگمی و ابهام می‌شود؛ در حالی‌که خط فقر یک تعریف و شاخص جهانی دارد، لذا باید معیارهای جهانی و بین‌المللی برای تعیین خط فقر هر کشوری به عنوان مبنا در نظر گرفته شود.

سلیمی تصریح می‌کند: تعیین درست خط فقر نسبی و خط فقر مطلق و اطلاعات درست در این زمینه هم یکی از ملزوماتی است که برای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌ها در سطح کشور، باید به‌صورت سالانه ارائه شود. همچنین در کنار خط فقر باید متوسط درآمد افراد هم اعلام شود تا تحلیل‌گران اقتصادی با توجه به این ارقام بتوانند به بررسی و ارزیابی وضعیت کار و اقتصاد بپردازند. البته رقم خط فقری که اعلام می‌شود کلی است و به‌دلیل تفاوت هزینه‌ها در تهران، شهرهای بزرگ و کوچک و نقاط روستایی و هم‌چنین با توجه به تعداد افراد خانوار، متفاوت است.

برداشت‌های متفاوت مردم از فقر

این روزها به دلیل افزایش تورم و رشد گرانی در همه کالاها و امور خدماتی، واژه فقر بیشتر خودنمایی کرده و دغدغه افراد بیشتری در سطح جامعه شده است، اما یافته‌های ناشی از بررسی میدانی و گفت‌وگو با شهروندان نشان می‌دهد که نظرات مردم در مورد خط فقر و میزان فراگیری آن در سطح جامعه متفاوت است.

محمود توفیقی دارای شغل آزاد، یکی از شهروندان قزوینی است که معتقد است: تعداد فقرا در سطح جامعه خیلی بیشتر از گذشته شده است. او می‌گوید: کاهش مصرف مردم در اقلام اولیه و ضروری مانند برنج، گوشت، لبنیات، میوه و سایر مواد خوراکی نشان‌دهنده این است که میزان درآمد اکثر مردم از هزینه‌های تامین حداقل های زندگی کمتر بوده و این نشان دهنده رشد فقر است.  

سعید محمدی، مهندس مکانیک اما شهروند دیگری است که نگاهی متفاوت به فقر دارد: به نظر من فقر در زندگی جنبه‌های مختلفی دارد. عده‌ای فکر می‌کنند که اگر غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن و سقفی هر چند محدود و اجاره‌ای بالای سرمان باشد، دیگر فقیر نیستیم، اما در واقع اکثر مردم از بسیاری از کالاهای سبد مصرفی چون تفریح و گردش و مسافرت محروم هستند. هزینه‌های ابتدایی زندگی آن قدر زیاد شده که دیگر چیزی نمی‌ماند که برای این موارد هزینه کنیم؛ پس خیلی از خانواده‌ها در این مقوله و بسیاری از مقولات دیگر فقیر هستند.

مهرناز شکوری خانه‌دار و مادر دو فرزند هم عدم توانایی اکثر خانواده‌های ایرانی برای حمایت و برنامه‌ریزی برای آینده فرزندان را نشانه‌ای از رشد فقر می‌داند. او عنوان می‌کند: اینکه مایجتاج اولیه زندگی تامین شود، پس ما فقیر نیستیم، حرف درستی نیست. وقتی قادر به پس انداز برای آینده نیستیم و قدرت مالی لازم برای حمایت از فرزندان و کمک به ازدواج آن‌ها نداریم و قیمت مسکن و خودرو هم به حدی رسیده که دیگر یک جوان با درآمد خودش نمی تواند تا سالیان طولانی به آن‌ها دست یابد، پس فقیر هستیم.

محمدرضا بازنشسته، شهروند دیگری است که در این باره به ما می‌گوید: زمانی که آمار ازدواج، میزان تفریح، رفت و آمدها و میهمانی‌ها، توجه به سلامت جسمی و روحی در بین عموم مردم کاهش پیدا کرده؛ این به آن مفهوم است که محرومیت و فقر به خانواده‌ها نزدیک ‌تر شده است. الان دیگر درصد کمی از مردم در رفاه زندگی می‌کنند.

اما پروانه درخشانی بانوی معلم قزوینی بر این باور است که مردم ایران در حدی که عده‌ای با جوسازی مطرح می‌کنند، فقیر نیستند. او می‌گوید: من هم قبول دارم که قیمت‌ها به طور سرسام‌آوری بیشتر شده و زندگی هم سخت‌تر شده است. اما همان‌طور می‌بینم که تعداد ثبت‌نام کنندگان  برای دریافت ماشین، بیشتر شده است. عده زیادی هم مانند گذشته هنوز درگیر تشریفات و تجملات هستند. شما در معابر و خیابان‌ها کمتر فرد گرسنه یا اشخاصی با لباس مندرس می‌بینید. اگر چند روز تعطیلی داشته باشیم؛ جاده‌ها شلوغ و مسافرخانه‌ها و هتل‌ها پر می‌شوند. جامعه‌ای که بیشتر مردم آن فقیر هستند؛ نباید این‌طور باشد. در جامعه فقیر و گرسنه داریم؛ اما نه به اندازه‌ای که عده‌ای با بزرگ‌نمایی مطرح می‌کنند.

فقر دارای معیار چند بُعدی است

در این میان، یک جامعه‌شناس، فقر را معیاری چند بُعدی می‌داند که بر اساس شرایط جامعه تعریف می‌شود. احمد درگاهی در گفت‌وگو با «تقاطع»، در مورد خط فقر می‌گوید: اصولا فقر یک معیار کلی و چند بعدی است که بر اساس شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه تعریف می‌شود. خط فقر یک مرزبندی فرضی بین توانستن و نتوانستن در تامین نیازهای اساسی و اصلی می‌باشد. در بعضی از کشورها نظیر ایران علاوه بر خط فقر یک واحد دیگر نیز اضافه شده است که از آن به عنوان خط فقر مطلق نام می‌بریم.

او می‌افزاید: اصولا در جامعه ما به‌دلیل عدم شفاف بودن اقتصاد و هم‌چنین آمارهای موجود نمی‌توان سنجه‌ی دقیقی برای آن به‌دست آورد. اقتصاد یک علم است و باید بر اساس اصول علمی با آن برخورد کرد و مرز بین خط فقر و رفاه را نیز باید در چارچوب تحقیق علمی دقیق به دست آورد. بر همه روشن است که با توجه به رشد منفی اقتصادی در سال‌های اخیر و تورم افسار گسیخته ناشی از عوامل مختلف، باعث شده است که در طبقات اجتماعی دچار آسیب‌های فراوانی شده‌ایم. آن‌گونه که امروز مردم ما توان پیگیری امور مهمی مانند سلامت زیستی خود را ندارند. یعنی نمی توانند برای سلامت خود هزینه کنند و آن را به آینده موکول می کنند.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه، در حال حاضر مردم علاوه بر این که نمی‌توانند تغذیه مناسب داشته باشند؛ الزاما درگیر مسائل مهم‌تری نیز از نظر خودشان هستند، ادامه می‌دهد: مسائل مهمی مثل سیر کردن شکم خانواده با هر کیفیتی و تامین آموزش حداقلی فرزندان به امید این که آینده‌ی خوبی داشته باشند. در حالی‌که از رفاه اقتصادی و اجتماعی شامل عواملی نظیر امکان برخورداری از برترین سلامت، دسترسی کافی به امور پزشکی، ورزش، تفریح و سفر و... که آینده زیستی آن‌ها بر آن منطبق است؛ بی‌بهره هستند و توانایی تامین لازم این گونه نیازها را ندارند.

درگاهی با اشاره به ضرورت مشخص شدن خط فقر در جامعه تصریح می‌کند: لاجرم اعلام خط فقر برای سیاست‌گذاری اقتصادی، برای ریل‌گذاری آینده و تغییر رویکردها در راستای توسعه بسیار مهم است. اما بعد اجتماعی ناشی از بار روانی منفی ایجاد شده در جامعه، توده مردم را دچار بحران فکری کرده و خانواده‌ها را درگیر فشار مضاعفی خواهد کرد.

او یادآور می‌شود: در نتیجه شکاف طبقاتی ایجاد شده ناشی از اقتصاد بیمار به افزایش آسیب‌های اجتماعی دامن می‌زند؛ ضمن اینکه این وضعیت سرپرست خانواده به عنوان مسئول تامین اقتصاد خانواده را دچار چالش کرده و حتی درگیر بیماری‌های مختلفی ناشی از فشار روانی می‌کند که افزایش سکته‌های قلبی در جامعه می‌تواند متاثر از این مساله باشد.

این جامعه‌شناس همچنین خاطرنشان می‌کند: یکی دیگر از نتایج اعلام خط فقر در جامعه، افزایش فساد اقتصادی و عدم توجه به معیارهای انسانی و دینی است که اصولا افراد برای این که برچسب زیر خط فقر نخورند؛ تلاش می‌کنند به هر شکلی خود را از این خط نجات دهند و معیارهای انسانی و قانونی و اخلاق حرفه‌ای را زیر پا گذاشته و به‌دنبال درآمدهای غیرانسانی و غیرشرعی و... باشند. البته تاکید می‌کنم که از بُعد بررسی و برنامه‌ریزی اقتصادی، باید رقم واقعی خط فقر توسط مراکز رسمی مشخص شده و مورد استفاده قرار گیرد.

فقر به‌غیر از تبعات فردی، معضلات و تبعات اجتماعی زیادی هم دارد. طبق نظر کارشناسان بسیاری از آسیب‌های اجتماعی ریشه در فقر و فاصله طبقاتی دارند. مهم‌ترین این آسیب‌ها را می‌توان افزایش نرخ طلاق، ترک تحصیل و بی‌سوادی، اعتیاد به مواد مخدر، انواع بزه‌کاری‌ها و انحرافات اجتماعی و بیماری‌های روحی و روانی ذکر کرد.

شاید بی‌راه نباشد که عده‌ای فقر را «مادر» آسیب‌های‌اجتماعی می‌دانند، اما متاسفانه امروز با تورم افسار گسیخته و گرانی روز افزون، گذران زندگی چنان برای بخش مهمی از خانواده‌های ایرانی که درگیر خط فقر شده‌اند سخت و طاقت‌فرسا شده که ناچارند در این شرایط برای حفظ آبروی خویش، صورت به سیلی گران سرخ نگه دارند. رفع چهره کریه فقر و زدودن سایه‌های شوم ناداری در جامعه، از وظایف مشخص و مهم حاکمیت است که همواره باید در اولویت نخست مسئولان قرار گیرد، اما آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است!


انتهای پیام/

https://www.titrqazvin.ir/news/11387

مطالب پیشنهادی از سراسر وب