پیامدهای شکست مذاکرات و دیپلماسی میان ایران و غرب و شکست احتمالی اردوغان و حزبش در سطوح مختلف نه تنها قابل توجه که زیاد خواهد بود و با وقوع هر کدام از این موارد و یا هر دو با هم، دوره گذار در خاورمیانه وارد مهمترین مرحله خود خواهد شد و بر همین اساس میتوان متعاقب آن زلزلهای ژئوپلیتیک را در آینده نه چندان دور در منطقه انتظار کشید.
پیامدهای شکست مذاکرات و دیپلماسی میان ایران و غرب و شکست احتمالی اردوغان و حزبش در سطوح مختلف نه تنها قابل توجه که زیاد خواهد بود و با وقوع هر کدام از این موارد و یا هر دو با هم، دوره گذار در خاورمیانه وارد مهمترین مرحله خود خواهد شد و بر همین اساس میتوان متعاقب آن زلزلهای ژئوپلیتیک را در آینده نه چندان دور در منطقه انتظار کشید.
تحلیل نشریه تقاطع شماره 21 | در روند پُر ابهام رخدادهای منطقهای و احتمالات فرا روی تحلیلگران روابط بین الملل، خاورمیانه همچنان در وضعیت گذار است و فعلا با نظم و ثبات نوین فاصله دارد. سه اتفاق مهم در سال 2023 میتواند این روند گذار را با ورود به پلان پرتنش دیگری برای رسیدن به نظم دیگری تسریع کند. اما این سه اتفاق؛ نخست، روشن شدن وضعیت برجام و منازعه ایران و غرب در این خصوص؛ دوم، نتیجه انتخابات سرنوشتساز ترکیه و سوم نیز دور تازه تنش میان فلسطینیها و اسرائیلیها در سایه تشکیل دولت افراطی جدید نتانیاهو.
البته نباید تاثیر سرنوشت جنگ اوکراین و پیامدهای ناشی از آن را که در سال جدید میلادی دورنمای آن روشنتر خواهد بود، بر پروندههای متعدد خاورمیانهای مغفول گذاشت. طولانیتر شدن این جنگ یعنی تعمیق نزاع میان روسیه و غرب از یک سو و فرو رفتن بیشتر روسیه در باتلاق اوکراین از سوی دیگر. در هر دو حالت، خاورمیانه بیشتر از دیگر مناطق جهان متاثر از این وضعیت خواهد بود و طبیعتا آثار مخرب این جنگ، بیش از هر نقطه دیگری در جهان، دامن خاورمیانه و کشورهای این منطقه را خواهد گرفت.
در مورد برجام نیز که به هر حال وضعیت ابهام و بلاتکلیفی کنونی دیگر کشش استمرار ندارد و باید امسال سرنوشت آن چه در شکل توافق، چه شکست مذاکرات و اعلام آن روشن شود. بدون شک هر دو تحول، توافق یا عدم توافق پیامدهای خود را دارد، اما عدم توافق و اعلام شکست مذاکرات پیامد بیشتری خواهد داشت و آثار تخریبی آن بیش از طرفهای مقابل، متوجه ایران خواهد بود. اما اگر آلارمها و قراین و شواهد کنونی را در نظر بگیریم، با وجود تحرکات دیپلماتیک اخیر (چه رایزنیهای قطر با دو طرف آمریکا یا تماسهای دیگر طرفها) اما هنوز بن بست ادامه دارد و امروز موانع احیای برجام بسیار بیشتر از قبل است، از این رو در شرایط موجود، فعلا احتمال احیای برجام کمرنگتر از هر زمانی است.
البته در همین شرایط هم، احیای برجام کاملا منتفی نیست، اما مجموعه تحولات داخلی، منطقهای و بینالمللی در یک سال اخیر از جنگ اوکراین بدین سو، شرایطی را رقم زده که توافق میان ایران و آمریکا برای احیای برجام را مفروضی از الزامات شرایط جدید قرار داده است و دیگر این امر تابع شرایط قبل از جنگ روسیه با اوکراین نخواهد بود. از این جهت، به نظر میرسد که آمریکا بنا بر اوضاع جدید خواهان توافقی با شروطی تازه متناسب با شرایط جدید است؛ شرایطی که البته به سادگی مورد موافقت ایران قرار نخواهد گرفت و همین مساله، احتمال بن بست نهایی مذاکران برجام را بیش از گذشته کرده است.
بین سطور سیاست آمریکا همزمان با تعمیق انسداد مذاکرات برجامی نشان میدهد که واشنگتن حتی بدون اعلام شکست مذاکرات برای مدیریت کنترل شده اوضاع به شکل آرام «پلان بی» را نیز شروع کرده است. از این رو، احتمالا در سال 2023 در صورتی که اتفاق غیر منتظرهای رخ ندهد، چه شکست مذاکرات اعلام شود چه نشود، پلان بی آمریکا و غرب و همراه آنها اسرائیل وارد مرحله جدیدی خواهد شد که این صورت، با واکنش احتمالی ایران شاهد تقابل پلانهای بی خواهیم بود و در این شرایط، منطقه وارد فاز تنش بیسابقهای خواهد شد؛ اما ورود به این مرحله احتمالا زمانی جدیتر اتفاق بیفتد که افق جنگ اوکراین، شکست روسیه را محتملتر ساخته و این دورنما برای غرب روشنتر از گذشته شود.
اما درباره اتفاق دوم، یعنی تنش میان فلسطینیها و اسرائیل که اخیرا پس از تشکیل دولت راستگرا و افراطی نتانیاهو با مشارکت چهرههای فاشیستی چون «بن غفیر» بالا گرفته است، میتوان گفت که با وجود افزایش تحرکات اسرائیلی و عملیاتهای فلسطینیها اما هنوز این تنش کنترل شده است، ولی در سایه رویکرد متحدان نتانیاهو بعید نیست که از کنترل خارج شده و وضعیت جدید، انتفاضهای گسترده را در کرانه باختری سبب گردد. البته پیامدهای این تحول فراتر از این سرزمین خواهد بود و منطقه را هم در بر خواهد گرفت و اولویتهای بلوک بینالمللی و منطقهای مخالف ایران را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد. به همین علت، نه فقط آمریکاییها که خود نتانیاهو به شدت نگران خروج این تنش از کنترل هستند و همین دغدغه بخش مهمی از دستور کار سفر اخیر مقامات آمریکایی به اسرائیل را شامل شده بود.
درباره رویداد سوم نیز، انتخابات ترکیه سرنوشتسازترین انتخابات برای حزب حاکم عدالت و توسعه و اردوغان خواهد بود که در صورت شکست حزب و اردوغان با ترکیهای دیگر و تبعات آن بر معادلات و موازنههای منطقهای مواجه خواهیم بود. زلزله دردناک و بیسابقه اخیر در ترکیه نیز مشکلات و چالشهای حزب حاکم را در سایه شرایط بد اقتصادی بیشتر خواهد کرد و به احتمال زیاد تاثیرات خود را بر انتخابات برجای خواهد گذاشت.
با این حال، احتمال انتخاب مجدد اردوغان و تداوم حضور عدالت و توسعه (Adalet ve Kalkınma Partisi) در قدرت بیشتر از پیروزی رقباست؛ اما همچنان که قبلا نیز گفته شد، با وجود احتمال پیروزی اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری در سایه نبود رقیب قدرتمندی تا این لحظه، بعید نیست که حزب عدالت و توسعه تعدادی از کرسیهای پارلمان ترکیه را از دست دهد و این وضعیت موقعیت اردوغان را در ترکیه پس از انتخابات متزلزل کند.
پیامدهای شکست مذاکرات و دیپلماسی میان ایران و غرب و شکست احتمالی اردوغان و حزبش در سطوح مختلف نه تنها قابل توجه که زیاد خواهد بود و با وقوع هر کدام از این موارد و یا هر دو با هم، دوره گذار در خاورمیانه وارد مهمترین مرحله خود خواهد شد و بر همین اساس میتوان متعاقب آن زلزلهای ژئوپلیتیک را در آینده نه چندان دور در منطقه انتظار کشید.
انتهای پیام/